زمان خالى از حجت نيست؛
---
1. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، بيروت دار احياء التراث، ج 52، ص 92؛ ر.ك: لطف الله صافى، منتخب الاثر، ص 271، كامل سليمان، روزگار رهائى، ترجمه على اكبر مهدى پور، نشر آفاق، سوم، 1376، ج 1، ص 86.
2. روزگار رهائى، همان، ص 87؛ شيخ صدوق، معانى الاخبار، ص 132.
امام سجاد ـ عليه السلام ـ فرمود:
«لاتَخْلُو الاَرْضُ الى اَنْ تَقُومَ السّاعَةُ مِنْ حُجَّة وَ لَوْلا ذلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللهُ؛ (1)
زمين تا روز قيامت خالى از حجت نيست، و اگر حجت الهى نبود، خدا پرستيده نمى شد.»
اين حديث به خوبى نشان مى دهد كه در اين زمان نيز حجت الهى وجود دارد. منتهى اين امام بايد معصوم باشد و معرفى شده ازطرف خدا و امامان قبلي، چنان كه آن حضرت فرمود:
«الامامُ لايكونُ الّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَت العِصْمَةُ فى ظاهِرِ الخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِها وَ كذلِكَ لايَكُونُ الاّ مَنْصُوصاً؛ (2)
جز معصوم احدى شايسته امامت نيست و چون عصمت يك نشان ظاهرى در خلقت نيست( كه همگان) بشناسند، بايد امام از طرف خدا (تعيين) و اعلام شود.»
و در خطبه معروف خود در مسجد جامع شام در حضور يزيد بن معاويه فرمود:
«رسول خدا، و وصى او على ـ عليه السلام ـ ، سيد الشهداء (حمزه)، جعفر طيار، دو سبط اين امت و مهدى [اين امت] از ماست.»
«لاتَخْلُو الاَرْضُ الى اَنْ تَقُومَ السّاعَةُ مِنْ حُجَّة وَ لَوْلا ذلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللهُ؛ (1)
زمين تا روز قيامت خالى از حجت نيست، و اگر حجت الهى نبود، خدا پرستيده نمى شد.»
اين حديث به خوبى نشان مى دهد كه در اين زمان نيز حجت الهى وجود دارد. منتهى اين امام بايد معصوم باشد و معرفى شده ازطرف خدا و امامان قبلي، چنان كه آن حضرت فرمود:
«الامامُ لايكونُ الّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَت العِصْمَةُ فى ظاهِرِ الخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِها وَ كذلِكَ لايَكُونُ الاّ مَنْصُوصاً؛ (2)
جز معصوم احدى شايسته امامت نيست و چون عصمت يك نشان ظاهرى در خلقت نيست( كه همگان) بشناسند، بايد امام از طرف خدا (تعيين) و اعلام شود.»
و در خطبه معروف خود در مسجد جامع شام در حضور يزيد بن معاويه فرمود:
«رسول خدا، و وصى او على ـ عليه السلام ـ ، سيد الشهداء (حمزه)، جعفر طيار، دو سبط اين امت و مهدى [اين امت] از ماست.»
منتخب الاثر، ص 172، روزگار رهائى، همان، ص 87.
---
1. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، بيروت دار احياء التراث، ج 52، ص 92؛ ر.ك: لطف الله صافى، منتخب الاثر، ص 271، كامل سليمان، روزگار رهائى، ترجمه على اكبر مهدى پور، نشر آفاق، سوم، 1376، ج 1، ص 86.
2. روزگار رهائى، همان، ص 87؛ شيخ صدوق، معانى الاخبار، ص 132.