شايد مرا به ياد نياوري
اما من تو را خوب مي شناسم ما همسايه شما بوديم و شما همسايه ما
و همه مان همسايه خدا
يادم مي آيد گاهي وقت ها مي رفتي و زير بال فرشته ها قايم مي شدي ومن همه آسمان را دنبالت مي گشتم
تو مي خنديدي و من از پشت خنده پيدايت مي كردم
خوب يادم هست كه آن روزها عاشق آفتاب بودي...