عصمت حضرت معصومه(س)

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

hazrate%20masomeh%20%20016.jpg




عصمت حضرت معصومه(س)




بر اساس روایتى كه مرحوم سپهر در «ناسخ‏» از امام رضا(ع)روایت كرده، لقب«معصومه‏» را به حضرت معصومه، امام هشتم‏ اعطا كرده‏ اند.

طبق این روایت امام رضا(ع)
فرمود: «من زار المعصومه بقم كمن زارنى‏» «هركس حضرت معصومه را درقم زیارت كند،همانند كسى است كه مرا زیارت كرده باشد.»

این‏ روایت را مرحوم محلاتى نیز به همین
تعبیر نقل كرده است.

با توجه به این كه عصمت‏ به چهارده معصوم(:S (31):)
منحصرنیست، بلكه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند.

و علت اشتهار حضرت
رسول اكرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهم‏السلام) به «چهارده معصوم‏» آن است كه آنهاعلاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و كبیره، از «ترك اولى‏» نیز كه منافات با

عصمت‏ ندارد، پاك و مبرا بودند.




مرحوم مقرم در كتابهاى ارزشمند: «العباس‏» و «على الاكبر» دلائل عصمت‏ حضرت ابوالفضل و حضرت‏ على‏ اكبر(علیهماالسلام) را بر شمرده‏ است.

و مرحوم نقدى در
كتاب‏«زینب الكبرى‏» از عصمت‏ حضرت زینب سلام الله علیها سخن‏ گفته است.

و مولف
«كریمه اهلبیت‏» شواهد عصمت ‏حضرت معصومه(س)را بازگو نموده است.




و با توجه به این كه حضرت معصومه(س) نام شریفشان «فاطمه‏»است و در حال حیات به «معصومه‏» ملقب نبودند، تعبیر امام(ع)دقیقا به معناى اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده

معروف:«تعلیق حكم به وصف مشعر بر علیت است‏» دلالت‏ حدیث‏ شریف برعصمت آن
بزرگوار بى ‏تردید خواهد بود.



 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

«صفة للانسان يمتنع بسببها من فعل المعاصي و لايمتنع منعه بدونها...» [1]

عصمت به نيروي بازدارنده از معصيت و گناه گفته ميشود كه وصف انسان است و انسان به وسيله آن از معاصي دوري ميكند. مراحلي از عصمت قابل دسترسي و اكتسابي است. يعني در تمام انسانها بالذات اين استعداد وجود دارد كه به اين مقام برسند و در مرحلهاي از معنويت قرار بگيرند كه از تمام معاصي پرهيز كنند و ارتقاء معنوي داشته باشند و لازمه رسيدن به اين مقام نيز پرهيز از گناهان كبيره و صغيره و مراقبت دائمي است. و اين مقام نيز مثل ساير مقامات معنوي داراي مراتب و مدارج است، عاليترين درجه عصمت در انبياء الهي [2] و اولياء و اوصياي آنهاست و اين نيروي معنوي در آنها در مرتبهاي افزون ازتمام انسانهاست، و از عقايد شيعه اثني عشري كه قائل به امامت دوازده امام به عنوان جانشين پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ هستند اين است كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و جانشينانش داراي مقام عصمت ذاتي فوقالعاده هستند كه از هر خطائي مصون و محفوظند.[3]


عصمتي كه در امامت و نبوت وجود دارد غير از عصمتي است كه افراد عادي كسب ميكنند، و در كسب آن مراقبت و مواظبت خاص مينمايند. شيعه درباره عصمت مربوط به امامت قائل به اين است كه 14 معصوم كه عبارت از شخص پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و دخترش فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ و علي بن ابيطالب همسر زهرا و امام حسن و امام حسين ـ عليهم السلام ـ از عصمت الهي برخوردارند و از اولاد امام حسين علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و حسن بن علي و حجة ابن الحسن ـ عليهم السّلام ـ از اين عصمت كه عصمت الهي و لازمه امامت است و علماي علم كلام در اين باره بحثهاي مفصلي نمودهاند برخوردار هستند[4] عصمت نبوي براساس آيات قرآن ثابت ميشود و عصمت دختر پيامبر نيز از آيه محكم قرآني كه معروف به آيه تطهير است مسلم و اثبات شده است[5] كه حديث كساء درباره آنها از طريق شيعه و سني نقل شده و متواتر است. براساس دلائل و براهين كلامي كه متكلمين اقامه نمودهاند قاعده لطف اقتضاء مي‎كندكه امام معصوم باشد تا دين الهي مصون از خطا تا قيامت محفوظ باشد و ساير افراد جائزالخطاء هستند.[6] و معصومين كه در بين شيعه معروف به چهارده معصوم هستند آن چهارده نور پاكي هستند كه اسم مباركشان مقدم شد.


بنابراين حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ دختر امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ در زمره آن معصومين چهاردهگانه مورد نظر تشيع نيست و عصمتي كه آن حضرت و ساير امامزادهگان از قبيل عباس بن علي ـ عليه السّلام ـ و حضرت زينب كبري ـ سلام الله عليها ـ برخوردارند غير از عصمتي است كه به سبب نص پيامبر اكرم و دلالت تصريحي و تأويلي قرآن اثبات ميشود.[7] عصمت آنها (حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ و امثال او) علاوه بر طهارت ذاتي و استعداد ذاتي كه داشتند براي اكتساب و پذيرش عصمتي كه به سبب اطاعت از عصمت امام معصوم حاصل ميشود) غير از عصمتي است كه از طرف خداوند به انبياي الهي و اوصياي آنها به خاطر ظرفيتشان عنايت فرموده چنانكه آن حضرت نيز برخوردار از مرتبهاي از عصمت اكتسابي و داراي مقام شفاعت در نزد خداوند و صاحب كرامات عاليهاي است كه با تمسك به ولايت و اطاعت از امامت آن را خداوند به آن حضرت اعطاء نموده است.

...........

[1] . كمالالدين ميثم بحراني، قواعد المرام في علم الكلام، چاپ دوم، قم، مكتبه آيت الله العظمي المرعشي النجفي، 1406، ص 125.
[2] . علامه طباطبايي، تفسير الميزان، چاپ پنجم، تهران، رجاء اميركبير، 1370، ج 1، ص 192 و ج 2، ص 187. مرحوم علامه در ج 4 در اثبات عصمت اولوالامر (ائمه اثني‎عشر) ادله متقن آورده است. ص 570.
[3] . محمدحسين آل كاشف الغطاء، اصل الشيعه و اصولها، چاپ اول، بيروت، مؤسسه اعلمي للمطبوعات. 1402، ص 6 ـ 63ـ 59 و ميثم بحراني، پيشين، ص 126.
[4] . اقتباس از ميثم بحراني، «پيشين»، ص 180-177؛ علامه حلي، باب حادي عشر، ترجمه شرح محمدتقي محمدي، قم، 1365، ص 298.
[5] . انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يُطهركم تطهيراً...، احزاب 23.
[6] . ميثم بحراني، «پيشين»، ص 177.
[7] . علامه طباطبائي در ميزان «پيشين» ج 4، ص 570 عصمت ائمه را با استناد عقلي نقلي و استشهاد به آيات قرآن از آيه «اطيعو الله و اطيعو الرسول» به اثبات رسانده است.



:53:
 
بالا