پنهان داشتن نام و مكان امام
گرچه امكان رؤیت حضرت مهدی - عجل الله تعالی فرجه - در دوران غیبت صغری برای نوّاب خاص و برخی از شیعیان وجود داشت و گه گاه دیدارهایی صورت میگرفت1امّا به دلیل مشكلات سیاسی، هر یك از نواب اربعه در زمان خود موظف بودند از بردن نام حضرت و افشای محل او در سطح عمومی خودداری ورزند. زیرا در غیر این صورت، جان امام از سوی حكومت وقت به خطر میافتاد. این سیاست استتار و پنهان كاری، دقیقاً بر اساس دستور و راهنمایی خود امام صورت میگرفت. چنانكه روزی ابتدأ او بدون اینكه سؤالی از حضرت در این باره شده باشد، توقیعی به این مضمون خطاب به محمد بن عثمان (سفیر دوم) صادر شد:
كسانی كه از اسم (من) میپرسند، باید بدانند اگر سكوت كنند بهشت، و اگر حرفی بزنند جهنم (در انتظار آنان) است. چه، اینان اگر بر اسم واقف شوند، آن را فاش میسازند و اگر از مكان آگاه شوند، آن را نشان میدهند.2
همچنین روزی عبید الله بن جعفر حمیری و احمد بن اسحق اشعری، كه هر دو از بزرگان اصحاب امامان و از شیعیان برجسته و صمیمی بودند، در دیداری كه با عثمان بن سعید (سفیر اوّل) داشتند از وی پرسیدند: آیا جانشین امام عسگری - علیه السلام - را دیده است؟ وی پاسخ مثبت داد.
از نام آن حضرت پرسش كردند، وی از گفتن آن خودداری كرد و گفت:
بر شما حرام است كه در این باره پرسش كنید، و من این سخن را از پیش خود نمیگویم - چون اختیاری ندارم كه حلالی را حرام یا حرامی را حلال كنم - بلكه این، به دستور خود اوست، زیرا حكومت (عباسی) بر این باور است كه امام عسگری - علیه السلام - در گذشته و فرزندی از خود باقی نگذاشته است، و به همین دلیل نیز ارثیه او را بین كسانی تقسیم كردند كه وارث آن حضرت نبودند (جعفر كذاب و مادر حضرت عسگری) و این موضوع با صبر و سكوت امام روبرو گردید، و اینك كسی جرأت ندارد با خانواده او ارتباط برقرار كند یا چیزی از آنها بپرسد، و اگر اسم امام فاش شود مورد تعقیب قرار میگیرد. زینهار! زینهار! خدا را در نظر بگیرید و از این بحثها خودداری كنید. 3
در زمان نیابت ابوالقاسم حسین بن روح، از ابوسهل نوبختی كه از بزرگان شیعیان بود، سؤال كردند كه چگونه تو، به این سِمَت انتخاب نشدی و حسین بن روح انتخاب شد؟ وی پاسخ داد:
آنان كه او را به این مقام برگزیدهاند، خود داناترند. كار من، بر خورد و مناظره با مخالفان و دشمنان است. اگر من همانند حسین بن روح مكان امام را میدانستم، شاید اگر در فشار قرار میگرفتم، محل او را نشان میدادم، ولی اگر اما زیر عبای ابو القاسم پنهان شود، چنانچه او را قطعه قطعه هم كنند، هرگز لباس خود را كنار نمیزند!4
........
1 . طوسى،، همان كتاب، ص 222 و 246 - صدوق، كمال ادین، قم، مؤسسه النشر الاسلامى (التابعه) لجماعه المدرسین بقم المشرفه، 1405 ه. ق، ص .44 .
2 . طوسى،، همان كتاب، ص .222
3 . طوسى،، همان كتاب، ص 146 و .219
4. طوسى،، الغیبه، ص 240 - مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص .359
گرچه امكان رؤیت حضرت مهدی - عجل الله تعالی فرجه - در دوران غیبت صغری برای نوّاب خاص و برخی از شیعیان وجود داشت و گه گاه دیدارهایی صورت میگرفت1امّا به دلیل مشكلات سیاسی، هر یك از نواب اربعه در زمان خود موظف بودند از بردن نام حضرت و افشای محل او در سطح عمومی خودداری ورزند. زیرا در غیر این صورت، جان امام از سوی حكومت وقت به خطر میافتاد. این سیاست استتار و پنهان كاری، دقیقاً بر اساس دستور و راهنمایی خود امام صورت میگرفت. چنانكه روزی ابتدأ او بدون اینكه سؤالی از حضرت در این باره شده باشد، توقیعی به این مضمون خطاب به محمد بن عثمان (سفیر دوم) صادر شد:
كسانی كه از اسم (من) میپرسند، باید بدانند اگر سكوت كنند بهشت، و اگر حرفی بزنند جهنم (در انتظار آنان) است. چه، اینان اگر بر اسم واقف شوند، آن را فاش میسازند و اگر از مكان آگاه شوند، آن را نشان میدهند.2
همچنین روزی عبید الله بن جعفر حمیری و احمد بن اسحق اشعری، كه هر دو از بزرگان اصحاب امامان و از شیعیان برجسته و صمیمی بودند، در دیداری كه با عثمان بن سعید (سفیر اوّل) داشتند از وی پرسیدند: آیا جانشین امام عسگری - علیه السلام - را دیده است؟ وی پاسخ مثبت داد.
از نام آن حضرت پرسش كردند، وی از گفتن آن خودداری كرد و گفت:
بر شما حرام است كه در این باره پرسش كنید، و من این سخن را از پیش خود نمیگویم - چون اختیاری ندارم كه حلالی را حرام یا حرامی را حلال كنم - بلكه این، به دستور خود اوست، زیرا حكومت (عباسی) بر این باور است كه امام عسگری - علیه السلام - در گذشته و فرزندی از خود باقی نگذاشته است، و به همین دلیل نیز ارثیه او را بین كسانی تقسیم كردند كه وارث آن حضرت نبودند (جعفر كذاب و مادر حضرت عسگری) و این موضوع با صبر و سكوت امام روبرو گردید، و اینك كسی جرأت ندارد با خانواده او ارتباط برقرار كند یا چیزی از آنها بپرسد، و اگر اسم امام فاش شود مورد تعقیب قرار میگیرد. زینهار! زینهار! خدا را در نظر بگیرید و از این بحثها خودداری كنید. 3
در زمان نیابت ابوالقاسم حسین بن روح، از ابوسهل نوبختی كه از بزرگان شیعیان بود، سؤال كردند كه چگونه تو، به این سِمَت انتخاب نشدی و حسین بن روح انتخاب شد؟ وی پاسخ داد:
آنان كه او را به این مقام برگزیدهاند، خود داناترند. كار من، بر خورد و مناظره با مخالفان و دشمنان است. اگر من همانند حسین بن روح مكان امام را میدانستم، شاید اگر در فشار قرار میگرفتم، محل او را نشان میدادم، ولی اگر اما زیر عبای ابو القاسم پنهان شود، چنانچه او را قطعه قطعه هم كنند، هرگز لباس خود را كنار نمیزند!4
........
1 . طوسى،، همان كتاب، ص 222 و 246 - صدوق، كمال ادین، قم، مؤسسه النشر الاسلامى (التابعه) لجماعه المدرسین بقم المشرفه، 1405 ه. ق، ص .44 .
2 . طوسى،، همان كتاب، ص .222
3 . طوسى،، همان كتاب، ص 146 و .219
4. طوسى،، الغیبه، ص 240 - مجلسى،، بحار الأنوار، ج 51، ص .359