دخت گرامي رسول خدا(ص) ميديد كه با خروج رهبري از محور خود چه بسا ممكن است امور مهم ديگر نيز دچار اين آفت شود و هرگونه ساكت ماندن نوعي مهر تأييد بركارهاي ناروا باشد و چه بسا حتي براي هميشه كاري قانوني جلوه داده شود و نشاني بر حقانيت مدّعيان خلافت تلقي گردد. بدين جهت آن حضرت در مواردي مخالفت خود را با اعتراض و انتقاد و شكوه به اثبات رساند.
فرازهايي از خطبه بانوي نمونه اسلام در مسجد مدينه گواهي گويا و شاهد زنده بر اين مطلب است. زهراي اطهر(س) با دلي پرخون از حوادث ناگوار پيش آمده، با زبان شكوه و اعتراض خطاب به انصار فرمودند: «يا معشر النّقيبة و اعضاد الملّة و حصنة الاسلام! ما هذه الغميزةُ في حقّي و السّنة عن ظلامتي؟؛1 اي انجمن بزرگان! اي بازوان ملّت! اي حافظان اسلام! اين غفلت و سستي در مورد حق من چيست؟ و چرا در برابر دادخواهي من سهل انگاري ميكنيد؟»
..............
1. احتجاج طبرسي، ج 1، ص269.