يكى از اصول اخلاقى و تربيتى اسلام رازدارى و فاش نكردن اسرار خود و ديگرن است. چه بسا ممكن است كرامت انسانى فرد در صورت فاش شدن اسرار و رازهاى نهانى اش لطمه بيند و ديگران از اين پيشامد و جريان سوء استفاده كنند.
از اين رو، در دستورات اخلاقى و تربيتى دين اسلام توصيه شده كه هرگز اسرار ويژه خود را، حتى به دوستان صميمى خود نگوييد; زيرا ممكن است آنان روزى دشمن شما شوند و از اين فرصت سوء استفاده نمايند.
تأكيد به رازدارى و كتمان سرّ در رابطه با اسرار ديگران و مسائل خصوصى ديگران، كه مورد اطلاع فرد است، بيشتر بوده و سفارش اكيد شده كه نبايد حرف هاى نهانى مردم و راز و رمز زندگى فردى و اجتماعى آنان را كه در اختيار شماست، فاش گردد و كتمان سرّ برادران دينى يكى از وظايف اخلاقى مؤمنان شمرده شده است.
حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) در ضمن توصيه هاى اخلاقى و حكومتى كه به مالك اشتر دارند، به رازدارى مردم توصيه مى كنند، آن حضرت در الگوبردارى از قرآن كريم، به مالك اشتر تأكيد مى كند كه تو به عنوان نماينده حكومت، بيش از هر كس سزاوار حفظ اسرار مردم هستى. مردم به هنگام مشكلات و ناملايمات، با تو به طرح اسرار خود مى پردازند. تو بايد با حوصله كامل پاى حرف آنان بنشينى و سنگ صبور و رازدار آنان باشى.
در تفسير نمونه ذيل آيات 4 تا 6 سوره يوسف آمده است:
از درس هايى كه اين بخش از آيات سوره يوسف به ما مى دهد، درس حفظ اسرار است كه گاهى در مقابل برادران نيز بايد عملى شود. در زندگى انسان اسرارى وجود دارد كه اگر فاش شود، ممكن است آينده او و جامعه اش را با خطر مواجه كند. خويشتن دارى در حفظ اسرار و راز خود و ديگران يكى از نشانه هاى وسعت روح و قدرت اراده است.
امام رضا(عليه السلام)مى فرمايند:
*مؤمن، مؤمن نخواهد بود مگر اينكه سه خصلت داشته باشد: سنّتى از پروردگار متعال و سنّتى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) و سنّتى از امام و پيشوا; سنّت پروردگار كتمان اسرار است، سنّت پيامبر مدارا با مردم است و سنّت امام شكيبايى در برابر ناراحتى ها و مشكلات مى باشد*
البته، مراد از كتمان سرّ در اين روايت بيشتر ناظر به كتمان اسرار ديگران است.
مشاور به عنوان كسى كه مورد اعتماد و محرم اسرار آنان است مى بايستى رازدارى را در حدّ اعلاى آن رعايت نمايد در غير اين صورت، هم مردم به او كمتر مراجعه و اعتماد خواهند كرد و هم اينكه افشاى اسرار مراجعان چه بسا موجب درگيرى ها، سوءظن ها و اختلافات گردد.
امام جعفر صادق(عليه السلام) در رابطه با رازدارى مشاور مى فرمايند:
«انّ المشورة لاتكون بحدودها... والرابعة ان تطّلعه على سرّ فيكون علمه به كعلمك بنفسك، ثم يسّر ذلك و يكتمه...»;
مشورت داراى حدودى است... چهارمين آن اين است كه اگر آگاه كنى مشاور را بر اسرار خودت، آگاهى او بر اسرارت مانند آگاهى خودت بر اسرارت باشد، و لذا بايد آن را مكتوم و پوشيده نگه دارد.
حضرت على(عليه السلام)نيز مى فرمايند:مشورت داراى حدودى است... چهارمين آن اين است كه اگر آگاه كنى مشاور را بر اسرار خودت، آگاهى او بر اسرارت مانند آگاهى خودت بر اسرارت باشد، و لذا بايد آن را مكتوم و پوشيده نگه دارد.
«المستشار مؤتمن»;
مشاور امانت دار است.
كسى كه امانت دار باشد در امانت خيانت نمى كند و راز افراد را فاش نمى سازد. البته، در مواردى مشاور مى تواند و گاهى بايد اسرار مراجع را فاش كند و آن زمانى است كه مراجع احتياج پيدا مى كند از متخصصان ديگر كمك بگيرد. در اين صورت، مشاور بايد اطلاعات خود را در اختيار متخصصان مربوط قرار دهد تا آنان بتوانند با اطلاعات كافى به جهت حل مشكل مراجع اقدام كنند.مشاور امانت دار است.