از بچگی خودتون برامون بگین...

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

سلام به همگی.


تو این تاپیک می خوایم خاطرات بچگی خودمون رو بازگو کنیم، مثلا از دوران قبل از دبستان، دوستان کودکیمون، خاطرات مدرسه، یا از کسانی که اونروزا کنارمون بودن یادی کنیم یا از هر چیز دیگه ای که مربوط به اون دوران میشه بگیم...

وقتی بچه بودین چیکارا می کردین؟ چه جوری بودین؟!!

اگه تمایل داشتین برامون بگین...



b.gif

 

.Soren.

گرافیست انجمن
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : از بچگی خودتون برامون بگین...

من هیچ خاطره ای رو زیباتر از به یاد آوردن کارتون هایی دوران کودکی نمیدونم.
از "واتو واتو عوض میشه" تا "میو میو عوض میشه":p
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : از بچگی خودتون برامون بگین...

من خاطره تادلتون بخواد از بچگیم دارم اما اونیکه باعث شد مسیر زندگیم عوض شه
و از دوستای نابابم دست بکشم و خلاصه بچه مثبت بشم براتون میگم:

کلاس اول که بودم من درس نمی خوندم که همش با رفقای نابابم مگشتم
تا ایینکه
درسمون رسید به تصمیم کبری خلاصه براتون بگم این کبری خانوم کمر به قتل مابست و
من یه صفر کله گنده ازش گرفتم:">
اقا منو میگین جرات داشتم برم خونه
خلاصه از مدرسه به مامانم خبر دادن قبلا هم تذکر داشتم
چشمتون روز بد نبینه واسه بار اول تو زندگیم کتک نوش جان کردم
و از اون روز به بعد من تصمیم گرفتم بچه درسخون بشم
حالا درس درس درس
دور رفقا روهم خط کشیدم
ویکله تا دانشگا شاگرد ممتاز بودیم
این بود که مسیر زندگی ما عوض شد
بسلامتی همه
:53:
 

parii

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : از بچگی خودتون برامون بگین...

من خاطره تادلتون بخواد از بچگیم دارم اما اونیکه باعث شد مسیر زندگیم عوض شه
و از دوستای نابابم دست بکشم و خلاصه بچه مثبت بشم براتون میگم:

کلاس اول که بودم من درس نمی خوندم که همش با رفقای نابابم مگشتم
تا ایینکه
درسمون رسید به تصمیم کبری خلاصه براتون بگم این کبری خانوم کمر به قتل مابست و
من یه صفر کله گنده ازش گرفتم:">
اقا منو میگین جرات داشتم برم خونه
خلاصه از مدرسه به مامانم خبر دادن قبلا هم تذکر داشتم
چشمتون روز بد نبینه واسه بار اول تو زندگیم کتک نوش جان کردم
و از اون روز به بعد من تصمیم گرفتم بچه درسخون بشم
حالا درس درس درس
دور رفقا روهم خط کشیدم
ویکله تا دانشگا شاگرد ممتاز بودیم
این بود که مسیر زندگی ما عوض شد
بسلامتی همه
:53:

نتیجه ی اخلاقی: بچه هارو کتک بزنید خوبه!!؟! :p
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : از بچگی خودتون برامون بگین...

نتیجه ی اخلاقی: بچه هارو کتک بزنید خوبه!!؟! :p


نه واسه بچه هاس تیتیش مامانی امروزی نتیجش عکس میشه:67:
 

MeLoDy

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : از بچگی خودتون برامون بگین...

ooooh man age bekham az dorane bachegim begam ta sobh tul mikeshe neveshtanesh
vali koli brgam fogholade sharo sheytun budam
az divare rast miraftam bala
khoda biamorze baba bozorgamo sayamo ba tir mizad chon dorane bachegi man yekam volome sedam bala bud bad dg....
dg baghiasho nemigam khub nist fln ta haminja base
:s62::D24::s64:

 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : از بچگی خودتون برامون بگین...

ooooh man age bekham az dorane bachegim begam ta sobh tul mikeshe neveshtanesh
vali koli brgam fogholade sharo sheytun budam
az divare rast miraftam bala
khoda biamorze baba bozorgamo sayamo ba tir mizad chon dorane bachegi man yekam volome sedam bala bud bad dg....
dg baghiasho nemigam khub nist fln ta haminja base
:s62::D24::s64:



یعنی الان اینجوری نیستی؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!/:)
 

MeLoDy

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : از بچگی خودتون برامون بگین...

سلام.

دوران بچگی پر از خاطرات شیرینه.
گر چه این خاطرات شیرین شاید اون موقع گاهی اتفاقات تلخی بود که می افتادن.ولی الان همگی شیرینن.

ان شاءالله تو فرصت مناسب میام و مینویسم.
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
بچه بودم 5سالم بود یه خواهر بزرگتر از خودم داشتم که اونم6سالش بودتو خونمون یه اتاقشو داده بودیم به زنو شوهر که پرستار بودن اونا شبا ناهارشونو حاضر میکردن وصبح هم که دیگه میرفتن سر کار!
اون روز منو خواهرم که تنها توی خونه بودیم رفتیم دراتاق اونا رو باز کردیمو رفتیم ناهارشونو که قورمه سبزی بودبا خواهرم بر داشتیمو شروع به خوردن کردیم باقی مونده غذا رو که نتونستیم بخوریم قاطی کردیمو هر چی لحافو تشک بودو روی قابلمه ریختیمو از اتاق اومدیم بیرون دیدنی بود قیافه اون بنده خداها وقتی از سر کار اومدن=))
 
بالا