آفرینش فرشتگان

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : آفرینش فرشتگان

ولایت و یاری فرشتگان

ایمان و اعتقاد پاک داشتن و دل به خدا بستن، سپس بر سر عقیده ماندن و مقاومت کردن همیشه سخت و طاقت فرسا است،
اطاعت و بندگی صادقانه و مبارزه ای پی گیر با نفس و وسوسه های شیطان، صبر در اطاعت و ترک لذت گناه و باز هم پایداری .... خداوند به فرشتگانش وحی می کند که من با شما هستم
پس مؤمنان را استوار دارید.
و به پاس این استقامت، فرشتگان برمؤمنان فرود آمده، ترس و نگرانی، غم و اندوه از آنان دور کرده؛
با زمزمه های محبت خود در گوش جان، قدم هایشان را در راه خدا استوار و محکم نگاه داشته و آنها را از لغزش محافظت میکنند
اگر آنها اراده گناه کردند با هشدارهای مکرّر ممانعت کرده و اگر ارادة خیر داشته باشند به حمایت برخاسته و به آنها کمک می کنند.
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : آفرینش فرشتگان

خداوند از زبان فرشتگان بلند مرتبه خود بر ما چنین می خواند:
«نحن اولیاءکم فی الدّنیا و الاخرة»
ما دوستان شما در دنیا و آخرت هستیم.



این دوستان؛ کارگزاران و سفیران الهی هستند که پیوسته دست یاری و محبت در دستان تو دارند
آیا تاکنون به چنین دوستانی فکر کرده ای؟
آنها پیوسته در کنار تو هستند می توانی با آنان سخنی بگویی!
از سخنان و افکار و اندیشه های تو اطلاّع کامل دارند.


بار الها


چگونه می توانیم حمد و سپاس تو گوییم
که از انسان ها دوستان و یاران فراوان و از نیروهای نامریی خود
داناترین و ترسنده ترین و مقرّب ترین خلق خود را نسبت به خودت را برای یاری و حمایت ما مأمور نموده ای،
عاجزانه از تو می خواهیم که قدم های ما را در راه خودت ثابت و پایدار بفرما.
در هرلحظه یاد خودت را توسط فرشتگانت دردل های ما الهام بفرما تا به تو نزدیکتر باشیم
و در آخرت در مقام رضوان تو به آرامش کامل برسیم.



مرکز معارف و فرهنگ قران
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : آفرینش فرشتگان

فرق فرشتگان و روح :
مـراد از روح در قـرآن كـريـم :تـنـزل المـلائكـه و الروح فـيـهـا بـاذن ربـهـم مـن كـل امـرو مـراد از روح القـدس و روح الامـيـن چـسيت ؟ و آيا روح مذكور با روح انسان نسبتى دارد يا نه ؟ و وازن فرشتگان با روح چيست ؟
عـلامـه طـبـاطـبـائى مـى گـويـد: مـراد از روح القـدس و روح القـدس الامـيـن جبرئيل است چنان كه فرمايد:
قـل نـزله روح القدس من ربك بالحق بگو: روح القدس قرآن را بر تو به حق از جانب پروردكارت فرو فرستاد.
نـزل بـه الروح الامـيـن عـلى قـبـلك روح الامـيـن قرآن را بر قلب تو فرو فرستاد.
و امـا روح ظـاهـرا خـلقـتـى اسـت بـسـيـار وسـيـع ، از جـبـرئيـل و غـيـر جـبـرئيـل و خـلقـى اسـت از مـخـلوقـات خـدا افضل از جبرئيل و ميكائيل . در سوره نبا وارد است كه :
يـوم يـقـئم الروح و المـلائكـه صـفـا لا يـتـكـلمـون الا مـن اذن له الرحـمـن و قـال صـوابـا روز قـيـامـت روز اسـت كـه روح در مـحـضـر خـدا قـيـام مـى كند و فرشتگان نيز به طور صف بسته قيام دارند و كسى سخن نمى گويد مگر آن كه خداوند رحمان به او اذن داده باشد و راست گويد.
چـون جـبـرئيـل مـسـلمـا از مـلائكـه اسـت ؛ و در ايـن آيـه روح در مـقـابـل مـلائكـه قـرار گـرفـتـه اسـت ، پـس روح غـيـر از مـلائكـه و جـبـرئيـل است و روح يك مرحله اى است از مراحل وجودات عالى كه خلقتش از ملائكه اشرف و افضل است ، و ملائكه هم از آنها در اموراتى كه انجام مى دهند، استمداد مى طلبد.
دو آيـه در قـرآن كـريـم وارد اسـت كـه دلالت دارد بـر ايـن كـه خداوند براى پيمابران و رسولان خود كه مردم را به سوى حق دعوت مى كنند، روح را به آنها مى فرستد؛ و ملائكه هم كه نزول مى كنند با روح پايين مى آيند. چنان كه مى فرمايد:
يـنـزل المـلائكـه بـالروح عـلى مـن يـشـاءمـن عـبـاده ان انـذروا انـه لا اله انـا فـاتـقـون خـدا فـرشـتگان را به روح فرو مى فرستد بر هر يك از بندگان خود كه بخواهد، براى اين كه انذار كنند كه هيچ معبودى جز خدانيست و بايد شما از خدا بپرهيزند.
يـلقـى الروح من امره على من يشاء من عباده لينذر يوم التلاقالقا مى كند روح را از امـر خـود بـر هـر يـك از بـنـدگـان خـود كـه بـخواهد برا آن كه از روز تلاقى بترساند.
جبرئيل ؛ نزولاتش در اموراتى كه انجام مى دهد؛ تدبيرى كه در عالم مى كند از او استمداد مـى نـمـايـد؛ كـانـه او هـمـراه جـبـرئيـل اسـت ؛ و بـه تـعـبـيـر مـا مـثـل كـمك به جبرئيل است و در آيه كلمه القاء بسيار عجيب است . غرض اين كه كه روح يـك واقـعـيـتـى و يك موجود اشرف افضلى است كه چون ملائكه براى انجام امور عالم نازل مى شوند، او همراه ملائكه نازل مى شود، اآنهارا در ماوريت خود كمك كند. پس اين همان هويت روح است ...
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : آفرینش فرشتگان

بـنـابـرايـن جـبـرئيل ربطى به روح ندارد و از افراد و انواع روح نيست و روح نيز فرد نـدارد و خـود نـوعـى اسـت كـه مـنـحـصـر بـه شـخـص واحـد مـى بـاشـد و امـا جبرئيل از ملائكه است ، و روح يك واقعيتى است جداى از فرشتگان .
از ايـن كـه ؛ اقرآن روح به لفظ مفرد آورده شده است و ملائكه به صيغه جمع ، مـيـتـوان اسـسـتـفـاده كـرد؟ روح مـقـام جـامـعـيـتـى اسـت ، و قـربـش بـه پـروردگـار از جبرئيل بيشتر است .
ر تـفـسـيـر عـيـاشـى از امـام صـادق (عـليـه السـلام ) در پـاسـخ سـوال از روح آمـده اسـت . روح مـخـلوقـى عـظـيـم اسـت كـه از جـبـرئيـل و مـيـكـائيل برتر و با احدى از فرشتگان جز محمد (ص ) نبوده و اكنون با ائمه (عـليـه السـلام ) اسـت ، و ايـشـان را تـسـديـد مـى كـنـدو آن چـه آرزو گـردد، يـافـت نشود.
سعد اسكاف (كفاشى ) گويد: مردى خدمت امير المومنين (عليه السلام ) آمد و درباه روح پـرسـيـد كـه آيـا او هـمـان جـبـرئيـل اسـت ؟ امـيـر المـومـنـيـن (ع ) فـرمـود: جبرئيل از ملائكه است و روح غير جبرئيل است - و اين سخن را براى ا ان مرد نكرار فرمود - عـرض كـرد: سـخـن بـزرگـى گـفـتـى !! هـيـچ كـس عـقـيـده نـدارد كـه روح غـيـر از جـبـرئيـل اسـت حـضـرت فـرمـود: تـو خـود گـم راهـى و از اهل گم راهى روايت مى كنى ، خداى تعالى به پيامبرش مى فرمايد: فرمان خدا آمدنى است ، آن را بـه شـتـابش تخواهيد، او منزه است و از آن چه مشركان با وى انباز مى كنند برتر اسـت . مـلائكـه را هـمـراه روح فرو مى فرستد پس روح غير از ملائكه - صلوات الله عليهم - مى باشد.
و نيز در مورد توصيف روح امير المومنين (عليه السلام ) مى فرمايد: از براى او (روح ) هـفـتـاد هـزار زبـان لغـت كـه تـسـبـيـح خـداى تـعالى به آن لغات كند. و خداوند مـتـعال بر هر تسبيحى فرشته ا را خلق مى كند كه با ملائكه تا روز قيامت پرواز كند؛ و خـداونـد خـلقـى را اعـظـم از او غـيـر از عـرش خـلق نـكـرد، و اگـر او بـخـواهـد (بـه عـنوان مـثـال و تـقـريب ذهن به عظمت وجودى و توانايى او) آسمان هفت گانه و هفت طبقه زمين را يك لقمه كند، قدرت دارد.
صـدر المـتـالهـين در آخر كتاب شواهد الربوبيه در مورد فرق روح و فرشت مى نـويـسـد: نـبـوت نـيـز سـارى در كـليـه مـوجـودات اسـت ، لكـن اسـم نـبـى و رسول له جز بر يكى ملائكه ، به خصوص آنان كه جنبه رسالت از طر ف خدا ندارند،، اطـلاق نـمـى شود و هر روحى از ارواح كه مقام و مرتبه رسالت از طرف خدا ندارند، فقط روح اسـت ، لفـظ مـلك بـر او طلاق نمى شود. مگر به نحو مجاز؛ زيرا لفظ ملك مشتق است از الوكه به معناى رسالت .
امـا حـديـثى كه مرحوم طبرسى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: هو مـلك اعـظـم مـن جـبـرئيل و ميكائيل به گفته ملاصدار تعبيرى است مجازى نه حقيقى .
امـا ايـن كـه بـيـن روح انـسـان و آن روح چـه مـنـاسبتى است ؟ و چرا به روح انسان روح مى گـويـنـد؟ و آيـا در آيـه شـريـفـه :و يـسـئلونـك عـن الروح قـل الروح م امـر ربـى از آن روح سوال شده يا از روح انسان ؟
هـمـان طور كه ذكر شد روح داراى خلقتى است ، اعظم از ملائكه و ربطى به انسان و روح انسان ندارد؛ و استعمال لفظ روح بر آن حقيقت و بر نفس هاى
انسان از باب اشتراك لفظى است نه اشتراك معنوى . و شايد معنوى . و شايد از ايـن نـظـر بـاشـد كـه نفس ناطقه انسان در سير كمالى خود، در اثر مجاهدان و عبادات به مقامى مى رسد با آن روح هم دست و هم داستان مى شود.
در آيه شريفه مذكور از مطلق روح سوال مى كنند، نه از نفس ناطقه انسان ، چون جواب مى رسـد كـه : الروح مـن امـر ربى يعنى روح از عالم امر است ، نه انند انسان كه از عـالم خـلق اسـت . و در پـرسـتـش هاى آنها هيچ سخنى از روح انسان نيست ، و على الظاهر از هـمـان نـروح كـه نـامـش ؛ قـرآن آمـده اسـت پـرسـش مـى كـنـنـد؛ و عـجـيـب ايـن اسـت كـه در ذيـل مى فرمايد: و ما اوتيتم من العلم الا قليلا. يعنى خلقت روح و فـهـمـيـدن حـقيقت آن را علوم بشرى خارج است و به آسمانى به آن نمى توان دسترسى پيدا كرد .
بنابراين از آن چه گفته شد و از بيان امام خميتى (ره ) در كتاب آداب الصلوه ، نتيجه مى شود كه روح بر فرشتگان سيطره داشته و منزلتى والاتر از آنان دارد.
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : آفرینش فرشتگان

آيا فرشتگان مى خوردند و مى آشامند؟

ديـگـر از اوصـاف و خصوصيات فرشتگان كه در احاديث بدان اشاره شده و از نظر عقلى نيز با نوع خلقت ايشان مطابقت دارد اين است كه ، فرشتگان غذا نمى خورند و نمى آشامند و قوت و غذاى آنها ذكر و تسبيح و تقديس و عبادت خداوند است ، چنان كه امام صادق (عليه السلام ) فرموده است : ان الملائكه لا ياكلون و لا يشربون و لا ينكحون ، و انما يعيشون بـنـسيم العرش همانا فرشتگان نه مى خوردند و نه مى آشامند و نه ازدواج مى كنند، ايشان به نسيم عرش زنده اند.
نـيـز حـضـرت زين العابدين (عليه السلام ) در كتاب شريف صحيفه سجاديه به خداوند سـبـحـان عـرضه مى دارد: و درود فرست بر اصناف گوناگون فرشتگان كه براى خـود اخـتـصـاص داده اى (جز طاعت و بندگى تو كارى ندارند) و آنان را با تقديس خود از خـوردنـى و آشـامـيـدنـى بـى نـيـاز كـرده اى و در درون طـبـقـه هـاى آسـمـان هايت جا داده اى .
خـداونـد در قرآن كريم مى فرمايد:و لقد جاءت رسلنا ابراهيم بالبشرى قالوا سلاما قـال سـلام فـمـا لبـث ان جـاء يـعـجـل حـنـيـذ # فـلمـا رءا ايـديـهـم لا تصل اليه نكرهم واو جس منهم خيفه قالوا لا تخف انا ارسلنا الى قوم لوط
و آن گـاه فـرسـتـادگـان مـا (فـرشـتـگـان ) بـر ابـراهـيـم خـليـل بـه سـلامتى بشارت آوردند و او را سلام گفته و از او پاسخ سلام شنيدند آن گاه ابراهيم چون فرشتگان را به كل بشر ديد و مهمان پنداشت ، بر آنها از گوشت گوساله كـبـابـى مـهـيـا كـرد. و چـون ابـراهـيـم ديـد كـه آنـان بـه طـعـام دسـت دراز نـمـى كـنـنـد در حال از آنها دلش متوحش و بيمناك گرديد، آنان حس كرده و گفتند: مترس كه ما فرستاده خدا به قوم لوط مى باشيم ...
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : آفرینش فرشتگان

در اين آيه خداوند فرشتگان را رسولان الهى معرفى كرده و مى فرمايد: ملائكه غذا نمى خـورنـد. امـا در ابـتـداى بـاب هجدهم سفر تكوين تورات آمده است : ابراهيم به سوى رمه شـتـافـت و گـوسـاله نازك خوب گرفته به غلام خود داد تا به زودى آن را طبخ نمايد، پس كره و شير و گوساله اى را كه ساخته بود گرفته پيش روى ايشان گذاشت و خود در مـقـابـل ايـشـان زيـر درخـت ايـسـتـاد تا خوردند. و اين سخن خود دليلى است بر تحريف تـورات ؛ چـه ايـن كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) مى فرمايد: ملائكه از طعام دنيا نـمـى خـورنـد و نمى آشامند. بلكه در خبرى ، كه در جلد چهارم بحار الانوار مجلسى آمده ، بـه ابـن اسـلام مـى فـرمـايـد: طـعـام تـسـبـيـح و شـرابـهـم تـهـليـل زيـرا آنـهـا اجـسـام مـادى و جـسـمـانـى نيستند، بلكه ارواح نورانى و از عالم مـجـرداتـنـد كـه در نـظـر ابـراهـيـم خـليـل بـه صـورت بـشـر متمثل شده اند.
البـتـه شـايـد تـسـبـيـح آنـان اعـم از ذكـر لسـانـى بـاشـد، بـلكـه شامل هر گونه اظهار كمال و جمال حق خواهد بود و تعبير از تسبيح به طعام و تقديس به شـراب در بـعـضى روايات براى اين است كه ، تسبيح تنزيه ذات است و تقديس تنزيه صفات كه اول با طعام و ثانى با شراب مناسب است
 
بالا