وابستگی شدید کودک

ayca20_O

کاربر جدید
"منجی دوازدهمی"
از بدو تولد تا یک سال: مرحله ارتباط با والدین

mom.jpg

شکل گیری دلبستگی به والدین از لحظه تولد کودک آغاز می شود. بهترین زمان برای برقراری ارتباط با کودک اولین روز زندگی او در نظر گرفته شده است. مهم است که والدین در این روز اول هرچه بیشتر وقت با او بگذرانند ، او را در آغوش بگیرند ، لمس کنند ، به چشمان او نگاه کنند. مرحله ارتباط با والدین در سن 12-12 ماهگی هنگامی که کودک از مادر جدا می شود و به طور فعال به طور مستقل حرکت می کند ، پایان می یابد.
در کتاب پشتیبانی مخفی او . محبت در زندگی کودک " لیودمیلا پترانوسکایا توجه والدین تازه ساخته شده را به نکات زیر جلب می کند:
1. هدیه دادن کودک
در طول سال اول زندگی ، تماس پوست با مادر برای کودک بسیار مهم است. در سه ماه اول پس از تولد ، به کودک توصیه می شود که هرچه بیشتر وقت را با مادر در آغوش خود بگذراند: پترانوسکایا این مرحله از زندگی کودک را "فرسوده" می نامد.
2.محبت
در خود و سایر عزیزان تمایل به "لیس زدن" و لطافت با کودک را نگه ندارید ، او را لمس کنید ، بگویید او چقدر دوست داشتنی و شیرین است. این کلمات محبت آمیز و محبت در کودک این احساس را ایجاد می کند که دنیا از او خوشحال است ، اینکه او خوب است و توسط خودش دوست دارد - فقط به این دلیل که هست. در این زمان است که پایه اعتماد به نفس آینده در کودک ایجاد می شود. پر از احساس ارزش بی قید و شرط خود ، در بزرگسالی قادر خواهد بود انتقادها را بدون آسیب رساندن بپذیرد ، و همچنین کمتر به تمجید و تایید دیگران بستگی خواهد داشت.
3 "پاسخ سریع"
وظیفه دیگر این مرحله ایجاد اعتماد کودک به "بزرگسالان اصلی" خود است. مهم است که به گریه کودک پاسخ دهید ، به نیاز او برای کمک یا تماس ، پاسخ دهید. گریه تنها راهی است که کودک می تواند ناراحتی ، نیاز به چیزی را نشان دهد. با پاسخ دادن به آن ، با آمدن به کمک ، کودک را بارها و بارها از ایمن بودن او مطلع می کنید. اگر گریه کودک بدون مراقبت رها شود ، کودک احساس بی دفاع می کند. در بزرگسالی ، این به بی اعتمادی به عزیزان تبدیل می شود ، عادت فقط به خود اعتماد کردن - به اصطلاح مدل دلبستگی "اجتناب" شکل می گیرد.
از یک تا سه سال: مرحله جدایی از والدین
کودک تا یک سال دیگر قادر است کاملاً فعالانه به تنهایی حرکت کند. در این مرحله ، وظیفه اصلی او تسلط بر جهان خارج از دست مادرش می شود. و وظیفه والدین ایجاد محیطی ایمن برای کاوش کودک است.
در این دوره رعایت نکات زیر برای والدین مهم است:

%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86.jpg

1. مادر یک "پایگاه امن" است
از آنجایی که کودک تازه شروع به برداشتن اولین قدم ها از مادر می کند ، برای او هنوز هم مهم است که ارتباط امنیتی را که در اولین سال زندگی ایجاد شده است ، احساس کند. حالا مادر - یا "بزرگسال اصلی" دیگر - برای او "پایگاه" ای می شود که بعد از هر آزمایش تحقیقاتی به آنجا برمی گردد. در صورت پیش بینی نشده ، مهم است که "پایه" همیشه در دسترس باشد ، یعنی مادر باید آنجا باشد. به همین دلیل است که توصیه می شود تا زمان گذراندن این مرحله کودک را به مهد کودک نفرستید. در غیر این صورت ، او ممکن است الگویی به اصطلاح "ناراحت کننده" از دلبستگی را شکل دهد: در آینده می ترسد که عزیزم در مواقع سخت آنجا نباشد و در مشارکت ترس شدیدی از جدایی را تجربه خواهد کرد.
2.مراقب به عنوان والد
اگر با این وجود شرایط به گونه ای پیش می رود که باید کودک خود را قبل از رسیدن به سه سالگی به یک م presسسه پیش دبستانی بفرستید. سعی کنید یکی را انتخاب کنید که معلم بتواند "پایگاه امن" جدید او برای کودک شما شود. این باید یک فرد عادی باشد که بتواند به کودک شما توجه کند تا بتواند با او دلبستگی ایجاد کند. لیودمیلا پترانوسکایا توصیه می کند مکانی را انتخاب کنید که تعداد کارمندان کمی داشته باشد ، جایی که افراد هر دو ماه یکبار تغییر نمی کنند و همچنین مکانی را که حداقل تعداد بچه ها در گروه ها وجود دارد ، انتخاب کنید.
3. "جلیقه مامان"
در روند تسخیر جهان ، کودک شما مجبور است بسیاری از دست اندازها را پر کند ، به طور مکرر ترسیده ، احساس کینه ، درد ، ناتوانی کند. او به آغوش شما احتیاج دارد تا بیاموزد چگونه با این احساسات کنار بیایید و "آغوش" خود را از آغوش مادرش ادامه دهید. محیطی را برای کودک خود ایجاد کنید که از ناراحتی ناراحت شود و سپس حرکت کند. از خراب کردنش نترسید جلوی گریه پسرها را نگیرید. ممنوعیت گریه به درد آنها نمی خورد - این فقط به آنها کمک می کند تا در بزرگسالی بزرگ شوند که احساسات خود را منجمد نگه دارد ، که منجر به حملات قلبی زودرس در مردان در بزرگسالی می شود. اما فقط از کودکانی که در سنین پایین اجازه گریه کردن بر روی غم و اندوه خود را داشتند ، بزرگسالان با روان انعطاف پذیر مقاوم در برابر استرس رشد می کنند ، و در صورت لزوم قادر به درخواست کمک هستند.
از سه تا شش سال: مرحله روابط با جهان

781661692362001918218223224812621337198546.jpg

در سه سالگی ، کودک کم و بیش در دنیای اطراف خود تمایل پیدا می کند و شروع به تسلط بر یک مورد جدید می کند - روابط با مردم. از این مرحله اغلب به عنوان "مرحله استقلال" نیز یاد می شود.
کودک اولین دوستان خود را دارد ، اولین درگیری ها رخ می دهد. کودک اولین رابطه خود را در خارج از خانواده ایجاد می کند ، اما هنوز هم به شدت با "بزرگترهای اصلی" خود ارتباط دارد و به آنها اعتماد دارد.
وظیفه والدین در این مرحله حمایت از نوزاد و تأمین سعادتمندترین محیط عاطفی برای وی است.
توجه به چه چیزی مهم است؟
1. مرزهای شخصی کودک
در حدود سه سالگی ، کودک برای اولین بار متوجه جدایی خود از مادر می شود ، می فهمد که خواسته ها و نیازهای او ممکن است با مادرش همخوانی نداشته باشد. بنابراین ، اغلب در این سن است که کودکان دچار درگیری می شوند. با گفتن نه های بی پایان به شما ، آنها یاد می گیرند که مرزهای شخصی خود را اعلام کنند. وظیفه والدین این است که در این دعواها یک فرد بزرگسال باقی بمانند ، در صورت امکان ، قوی نیز زیاد تحریک نشوند. سعی نکنید اختلاف را با تهدیدهایی مانند "اگر رفتار بدی دارید ، آن را به یتیم خانه می فرستم" یا "به همسایه می دهم" قطع کنید. درعوض ، روش های مختلف خروج از درگیری را به کودک تجربه کنید: جایی از طریق سازش ، جایی با تنظیم دقیق قوانین . اما مهمتر از همه ، کودک باید درک کند که محبت شما از هرگونه درگیری قوی تر است و حتی پس از یک مشاجره نیز بدون تغییر باقی می ماند.
2. "آب و هوا در خانه"
در مرحله استقلال ، پس از ورود به دنیای روابط ، کودکان نسبت به جو احساسی در خانواده به ویژه آسیب پذیر و حساس می شوند. در این سن ، رسوایی ها و طلاق های والدین ، از دست دادن یکی از آنها ، سخت ترین تحمل است. چنین ضربه ای می تواند منجر به ایجاد الگوی دلبستگی "مضطرب" شود. بنابراین ، بهترین کاری که می توانید در طول این سالها برای فرزند خود انجام دهید این است که خانه را به اندازه "شرایط آب و هوایی" مناسب نگه دارید. او تجربیات کافی فراتر از دیوارهای بومی خود را دارد.
از شش تا دوازده سالگی: مرحله همگرایی و فاصله
در این مرحله ، کودک یاد می گیرد که روابط و فاصله در آنها را مدیریت کند: در صورت نیاز به حمایت به خانواده نزدیکتر شود و وقتی زمان انجام کارهای خودش در دنیای خارج دور می شود. این مهارت برای ایجاد روابط بزرگسالان در آینده بسیار مهم است.
برای اینکه این مرحله نهایی شکل گیری دلبستگی با موفقیت انجام شود ، والدین باید فرصت هایی را برای پیوستن و جدایی کودک ایجاد کنند. و برای این کار شما باید بتوانید چیزهایی را که ظاهراً از هم جدا هستند را با هم ترکیب کنید:
1. از محافظت بیش از حد خودداری کنید
مهم است که از محافظت بیش از حد جلوگیری کنید. بگذارید فرزندتان در مدرسه ، در روابط با دوستانش بعضی از مشکلاتش را حل کند و تکالیف خود را انجام دهد.
2. آموزش درخواست کمک
قانون اول به هیچ وجه به معنای این نیست که شما باید "فرزند خود را به رحمت سرنوشت بسپارید". اگر او برای کمک به شما می آید ، به او کمک کنید و سپس دوباره رها کنید. اگر می بینید اتفاقی می افتد که او به تنهایی قادر به اداره آن نیست ، مداخله کنید. اما اگر این کار را مرتباً انجام دهید و همه چیز را کنترل کنید ، کودک یاد نمی گیرد که خودش جواب بدهد و همچنین در صورت لزوم ، به دنبال کمک است.
اگر در کودکی من اشتباهی رخ داده باشد چه می کنم؟
طبق تخمین های مختلف ، در میان بزرگسالان مدرن ، فقط 50-70٪ از آنها در دوران کودکی به شکل پیوستگی سالم درآمده اند - روانشناسان آن را "دلبستگی ایمن" می نامند. زیرا فرد پس از گذراندن تمام مراحل شکل گیری دلبستگی "مطابق برنامه" ، بیشتر بدون ایجاد ترس و عدم اطمینان روابط نزدیک ایجاد می کند و در آنها احساس راحتی می کند.
اگر در برنامه شکل گیری دلبستگی بین کودک و "بزرگسال اصلی" او یک شکست جدی وجود داشته باشد ، دلبستگی یا به هیچ وجه شکل نمی گیرد ، یا به شکل مخدوش شکل می گیرد.اگر خود را در کودکی با یکی از اختلالات دلبستگی که در بالا توضیح داده شد ، شناختید ، ممکن است لازم باشد بیشتر در این باره در ادبیات علوم عامه بخوانید ، یا با یک روانشناس مشورت کنید.
بهترین کاری که می توانید در این مورد برای فرزند خود انجام دهید این است که ابتدا به خودتان کمک کنید.اگرکودک وابسته داریدبامرکزمشاوره دکترجبلی درتماس باشید.

منبع:https://drjebeli.ir/
 
آخرین ویرایش:
بالا