سبک تفکر قانونی ( آفریننده و خلاق )

jafarhashemlou

کاربر تازه وارد
"منجی دوازدهمی"
افراد دارای سبک تفکر قانونی یا قانون گذارانه ( آفریننده و خلاق ) دوست دارند خود روش هایی برای انجام دادن کارها ارائه دهند یعنی کارها را به به شیوة مطلوب خود انجام دهند و خود تصمیم بگیرد که چه کاری را انجام دهد . بنابر این ، خود رأی و خلاق است و همچنین علاقمند به خلق و تدوین و طراحی امور هستند ( آقایوسفی و شریف ، 1389 ) ، برای توضیح باید گفت که ، منظور از تفکر خلاق نوعی از تفکر است که منجر به دیدگاه های جدید ، رویکرد های نوظهور ، دور نماهایی تازه و راه های جدیدی برای فهم و درک اشیاء و موقعیت ها می شود ( ذهبیون و احمدی ، 1388 ) . افراد قانون گذار ، تکالیف ، پروژه ها و تکالیفی را که براساس برنامه ریزی خود خلق می کنند ، ترجیح می دهند . آنان همچنین علاقه مند به خلق و تدوین و طراحی امور هستند . به سخن این افراد دوست دارند قوانین را خودشان وضع می کنند ( نظری فر و همکاران ، 1389 ) و چندان به حمایت اجتماعی اطرافیان نیاز ندارد . این سبک عملاً به خلاقیت می انجامد . یک فرد با سبک تفکر مجری بیشتر به تکالیفی علاقمند است که با آموزش های صریح و روشن همراه باشد . فرد دارای سبک تفکر قضایی بیشتر توجه خود را بر ارزیابی بازده فعالیت های دیگران متمرکز می کند ( آقایوسفی و شریف ، 1389 ) .

مشکلات غیر مترقبه ، مسائل سازمان نیافته و از پیش برنامه ریزی نشده را ترجیح می دهند زیرا دوست دارند که آنها را خود سازمان دهند ( سیف ، 1389 ) . ترجیح می دهند در مشاغلی کار کنند که بتوانند تمایلات قانون گذارانة خود را ارضا کنند مانند نوسندة خلاق ، دانشمند ، هنرمند ، مجسمه ساز ، سرمایه گذار بانک ، سیاست مدار ، معمار ، طراح مد ، شاعر ، ریاضی دان و نظایر این ها ( امامی پور و شمس اسفندآباد ، 1389 ) . به بیانی دیگر این افراد دوست دارند به کارهایی چون ، نوشتن مقالات ابتکاری ، داستان های کوتاه ، سرودن شعر ، طرح مسائل ریاضی ، پروژه های علمی و تصمیم گیری دربارة امور زندگی بپردازند ( سیف ، 1389 ).

استرنبرگ می گوید : « دانش آموزان دارای سبک تفکر قانون گذارانه از شیوه های موجود مدارس انتقاد می کنند [چون دیدگاه های ایده آل گرایانه دارند] و غالباً انتقادات آنان بجاست . این دانش آموزان نسبت به انجام کارهایی که معلمان از آنها می خواهند چندان علاقه مند نیستند » ( سیف ، 1380 ).

در عین حال آنها در موقعیت های جدید و استرس زا هیجان بالایی پیدا نمی کنند ، بلکه خود به دنبال هیجان هستند که این امر عملاً به خلاقیت آنها می انجامد . به این دلیل براساس ضرورت هایی که بر آنها تحمیل می شود ، ساز و کارهایی به صورت خود انگیخته یا خودساخته در آنها شکل می گیرد که نهایتاً به افزایش بهزیستی در آنها منجر می شود ( آقایوسفی و شریف ، 1389 ) . ريسك پذير اند و متمركز بر عواطف نمي باشند ، بدين معني كه در موقعيت جديد و استرس زا هيجان بالايي پيدا نمي كند، بلكه خود به دنبال هيجان اند .

نقل از : http://jafarhashemlou.blogfa.com
 
بالا