«هل من ناصر ینصرنی؟»

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
1002853_541562105879271_293510307_n.jpg



 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
امام مهربانم حسین جانم :(
چه زیبا غربال کردی چه زیبا
نه خییثی شب در میان طیبها ماند
و نه در روز شقی ماند که در مقابل امام خویش بایستد
امام زمانم مهدی جان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
غربال کن غربال:(
غربال کن که زبانهایی که با تواند شمشیر از پشت برایمان تیز کرده اند
کوفی همان کوفیست فقط امروز نام خود را بدل کرده در میان دوستان :63:

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

hossein.jpg



" هَل مِن ناصر یَنصُرنی

کیست مرا یاری کند؟ "


و عجیب است که

هر که ندایت را لبیک گفت ؛

از سوی تو یاری شد و سعادتمند

و هر که روی برگرداند مغبون و زیان دیده

آقای من ؛

از ندایت
" کیست که بخواهد یاریش کنم؟ " می شنوم.


لبیک یا حسین و روحی فداک

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

2704


 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: hasan

Yas_e_shab

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
حسین فریاد می زند: "هل من ناصر ینصرنی؟"

و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاحسین! لبیک...

حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند...
و من باز می گویم:

لبیک یاحسین!لبیک...

حسین شمشیر می خورد و من سر مادرم داد می زنم و می گویم:

لبیک یا حسین!لبیک...

حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:

لبیک یا حسین! لبیک...

حسین از اسب به زمین می افتد ،عرش به لرزه در می آید و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم

لبیک یا حسین ! لبیک...

حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟

من محتاطانه دروغ میگویم و باز فریاد می زنم:

لبیک یا حسین لبیک...

حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می کند ؛می گوید: تنهایم یاریم کن...

من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک...

خورشید غروب کرده است...

من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...

به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:

"دوستت دارم تنهایت نمی گذارم..."

مهدی به محراب می رود و برای گناهان من طلب مغفرت می کند.

مهدی تنهاست...

حسین تنهاست..

من این را میدانم
اما.....
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ajmn555

Yas_e_shab

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
حسین فریاد می زند: "هل من ناصر ینصرنی؟"

و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاحسین! لبیک...

حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند...
و من باز می گویم:

لبیک یاحسین!لبیک...

حسین شمشیر می خورد و من سر مادرم داد می زنم و می گویم:

لبیک یا حسین!لبیک...

حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:

لبیک یا حسین! لبیک...

حسین از اسب به زمین می افتد ،عرش به لرزه در می آید و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم

لبیک یا حسین ! لبیک...

حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟

من محتاطانه دروغ میگویم و باز فریاد می زنم:

لبیک یا حسین لبیک...

حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می کند ؛می گوید: تنهایم یاریم کن...

من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک...

خورشید غروب کرده است...

من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...

به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:

"دوستت دارم تنهایت نمی گذارم..."

مهدی به محراب می رود و برای گناهان من طلب مغفرت می کند.

مهدی تنهاست...

حسین تنهاست..

من این را میدانم
اما.....
 

Yas_e_shab

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
حسین ع کشته شد...

پیکر بی جان او و یارانش را در کربلا رها کردن.

من ، تو و ما
حسین ع را چگونه رها میکنیم...؟
آیا اینگونه نیست که چون سیاهی روی دیوار های خانه هایمان او را تا میزنیم و در صندق فراموش خانه خود قرار میدهیم تا........سالی دیگر...!؟و دهه محرم سال بعد....!؟

بیرق ها را جمع میکنیم و لباس های گلی شده را میشوییم و زدوده میشود گرد و خاک محرم امسال... و از خود می تکانیم غبار چهره ی سوخته ی خیمه های ظهر عاشورا را.......!



عزاداریها قبول..
خواهر و برادر من..

اما قبل از بیرون شدن از عاشورا و قصه شمع بازی شام غريبان. ..

بدانیم
هر شب دو پرس غذا در حد اقل گرفته ایم و ده چای بیشتر یا کمتر خورده ایم و شربت و شیر و نوای محمود و سعید و منصور تناول کرده ایم و گاهی مختصر به سر زدیم و گاهی خارش کتف هایمان را با دسته زنجیر رفع کرده ایم و بیش از آن..... در جمع خانوادگی و دوستانه نشسته ایم و تا توانستیم روضه غیبت خواندیم و قهقهه زدیم....

غروب امروز حجاب از اهل حرم پیامبر ص برمی دارند و ما ده شب حجاب از چشم و گوش و زبان برداشتیم و هم چنان منتظر غروب شمع بدستان عشاق مو پریشان خیابانی هستیم...

عکسهای حق به جانب و گاها طنز آمیز و شعارهای زیبا و طراحی های دلربا و....
کودکان شیرین زبان سقاء خود و خانواده یمان
در شبکه های اجتماعی و گروه های خانوادگی
رقابت لایک خوری داشتند و ما یا برنده شده ایم و یا لایک مان پایین بود ...

مصرف قند و چای و برنج و گوشت و مرغمان
هم اندازه ی ظروف یکبار مصرف و آدمهای یکبار مصرف و رژلب و لاک و خط چشم و واکس کفشمان بود.....

حسین ع امسال هم تمام شد و از برکت او من بعد شب بیداری های عزیزم ،عزیزم و عشقم، عشقم جوانانمان تا طلوع صبحگاه دهه محرم سال بعد چقدر دستخوش گناه و ثواب میشود بماند در پرده ای از حیاء و غیبت..............

هل من ناصر ینصرنی. .....
پیچیده در هوایی که همه حسین حسین میکنند و انگار مقصود از ناصر............تعدادی محدود نادر است...

یا حسین مظلوم...!
نقش شیشه ی عقب ماشین من است و...اما انگار مظلوم بماند برای من بهتر است.................!

حسین ع
از من از تو و از ما یک چیز بیشتر نمیخواهد...
لق لقه زبان کنار بگذاریم و او را بفهمیم و واقعا با او باشیم.........

کلاه خود را قاضی میکنم...
من هستم و آیینه...
بپرس قاضی.....!
آیا امسال به حسین ع نزدیکتر شدی یا دورتر...!
پاسخم قاضی را شگفت زده خواهد کرد..
آری
اما به حسینی که خودم دوست دارم نه حسینی که فرزند غیرت،عفت و حقیقت بود...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: !Erf@n!

!Erf@n!

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
متاسفانه ماه محرم امسال نسبت به سالهای قبل حالت تمسخره و بازیچه عده ای شده. بازیچه قرار دادن محرم و مقدسات ریشه در بی بصیرتی در جامعه دارد. عکسهایی در فضای مجازی گذاشته شده که در مکتب حسینی جایی ندارد. و بطور خواسته یا ناخواسته این مکتب رو تمسخر کردند. بین کسانی که امروزه عمق و هدف حضرت سیدالشهداء ع رو درک نکردند و برای نمایش تزویر و ریا و تمسخر و خالی کردن هیجانات در هیئات هستند با افرادی در آن روز مقابل حضرت صف آرایی کردند چه فرقی است؟
بین دختری که لاک مشکی میزنه و با رنگ قرمز نام یا حسین و یا ابوالفضل رو رو ناخنش میکشه و دنبال جلب توجه هست با کسی که اولین تیر رو به سمت حرم حضرت سیدالشهداء ع پرتاب کرد تا جلب توجه کنه چه فرقیست؟
بین دختری که با ساپورت روی منبر هیئت میشینه و با تمسخر دستش رو به حالت دعا میگیره و دخترایی که کنار علم هئیت برای جلب توجه با لباس های آنچنانی و پاره عکس میگیرن با کسانی که برای جلب توجه مقابل حرم پیامبر صف آرایی کردند چه فرقیه؟ و موارد دیگه

مراقب نفوذ دشمنان دین در تحریف و تغییر روش در برگزاری عزاداری حسینی باشیم.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
حسین ع کشته شد...

پیکر بی جان او و یارانش را در کربلا رها کردن.

من ، تو و ما
حسین ع را چگونه رها میکنیم...؟


اما قبل از بیرون شدن از عاشورا و قصه شمع بازی شام غريبان. ..

بدانیم
هر شب دو پرس غذا در حد اقل گرفته ایم و ده چای بیشتر یا کمتر خورده ایم و شربت و شیر و نوای محمود و سعید و منصور تناول کرده ایم و گاهی مختصر به سر زدیم و گاهی خارش کتف هایمان را با دسته زنجیر رفع کرده ایم و بیش از آن..... در جمع خانوادگی و دوستانه نشسته ایم و تا توانستیم روضه غیبت خواندیم و قهقهه زدیم....

غروب امروز حجاب از اهل حرم پیامبر ص برمی دارند و ما ده شب حجاب از چشم و گوش و زبان برداشتیم و هم چنان منتظر غروب شمع بدستان عشاق مو پریشان خیابانی هستیم...

عکسهای حق به جانب و گاها طنز آمیز و شعارهای زیبا و طراحی های دلربا و....
کودکان شیرین زبان سقاء خود و خانواده یمان
در شبکه های اجتماعی و گروه های خانوادگی
رقابت لایک خوری داشتند و ما یا برنده شده ایم و یا لایک مان پایین بود ...

مصرف قند و چای و برنج و گوشت و مرغمان
هم اندازه ی ظروف یکبار مصرف و آدمهای یکبار مصرف و رژلب و لاک و خط چشم و واکس کفشمان بود.....

حسین ع امسال هم تمام شد و از برکت او من بعد شب بیداری های عزیزم ،عزیزم و عشقم، عشقم جوانانمان تا طلوع صبحگاه دهه محرم سال بعد چقدر دستخوش گناه و ثواب میشود بماند در پرده ای از حیاء و غیبت..............

هل من ناصر ینصرنی. .....
پیچیده در هوایی که همه حسین حسین میکنند و انگار مقصود از ناصر............تعدادی محدود نادر است...

یا حسین مظلوم...!
نقش شیشه ی عقب ماشین من است و...اما انگار مظلوم بماند برای من بهتر است.................!

حسین ع
از من از تو و از ما یک چیز بیشتر نمیخواهد...
لق لقه زبان کنار بگذاریم و او را بفهمیم و واقعا با او باشیم.........

کلاه خود را قاضی میکنم...
من هستم و آیینه...
بپرس قاضی.....!
آیا امسال به حسین ع نزدیکتر شدی یا دورتر...!
پاسخم قاضی را شگفت زده خواهد کرد..
آری
اما به حسینی که خودم دوست دارم نه حسینی که فرزند غیرت،عفت و حقیقت بود...

سلام
دوست عزیز همه ی دردها وجود داره و عدم بصیرت چیز جدیدی نیست
ولی اینجور صحبت کردن از محرم نوعی انگشت اتهام به سمت مراسم های سنتی خودمون هست و بی ارزش کردنشون
همون چیزی که وهابیت داره با نکته سنجی و موشکافی دنبالش میکنه پس ما کمکش نکنیم ...
مردم باید بصیرتشون بالاتر بره نه اینکه ...
قصد ندارم زیاد بحثم رو طولانی کنم ولی بدونیم که اگه یک نفر هم تو این هیئت ها هدایت بشه انگار یک جامعه هدایت شده
و این چیز کمی نیست ... کلیپ خیلی جالبی در این مورد هست که ان شاء الله خواهم گذاشت گوش بدین
 
بالا