♦✿♦دعایی که امام سجاد(ع) در روز عرفه می خواند(شرح)♦✿♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
024.jpg

در دعای نورانی عرفه چند نکته است که برخی از مباحث نورانی اش را انتخاب کردیم تا در اینجا بخوانیم، وقتی به آن جمله که فرمود:«أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا» می رسیم. یکی از آن جمله ها این است، عرض کرد: ما همیشه می گوییم ﴿رَبِّ زِدْنِی عِلْماً﴾ بله، حضرت در این دعای نورانی عرفه عرض کرد «ربّ زِدنی فقراً» خدایا فقر و فاقه و نیازم را زیاد کن، یعنی نیاز ما که زیاد است، چون ما در همه چیز فقیریم؛ و بیشار احساس می باشد، یعنی آن توفیق را به من بده که من بیشتر احساس کنم در همه امور نیازمندم.

همچنین می فرماید، به گونه ای خدای سبحان را ستایش می کنم که احدی مانند آن نمی تواند خدا را ستایش کند و چیزی هم معادل آن نیست تو خدایی هستی که در عین علوّ، دنو داری در عین دنو، علوّ داری و مانند آن. حمدی می کنم «أَنْتَ الَّذِی قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِیتِک وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ کیفِیتِک وَ لَمْ تُدْرِک الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَینِیتِک أَنْتَ الَّذِی لَا تُحَدُّ فَتَکونَ مَحْدُوداً وَ لَمْ تُمَثَّلْ فَتَکونَ مَوْجُوداً» کسی نمی تواند تو را بیابد چون حقیقت نامحدود هستید. البته این تعبیر که هر کسی خدا را به اندازه خودش درک می کند، برای فهم ما در مراحل بعدی است، وگرنه خدا حقیقتی است بسیط و نامتناهی، لذا فرمود کسی نمی تواند به تو دسترسی پیدا کند، اما اگر کسی برای دین و برای آخرتش بخواهد تلاش کند، شما را به اندازه درک خود می فهمد، همچنین من شما را به گونه ای ستایش می کنم که « حَمْداً لَمْ یحْمَدْک خَلْقٌ مِثْلَهُ وَ لَا یعْرِفُ أَحَدٌ سِوَاک فَضْلَهُ» به گونه ای که احدی فضل آن حمد را نمی تواند احصا کرده و یا بررسی نماید؛ بعد فرمود خدایا تو در هر زمانی دینت را به وسیله امامی حفظ می کنی «اللَّهُمَّ إِنَّک أَیدْتَ دِینَک فِی کلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِک»بالأخره به وسیله امام یا نایبان امام معصوم دین خود را حفظ می کنی، بنابراین ما را موظف کن و به ما توفیقی عطا کن تا اگر امام معصوم را درک کردیم، او را یاری کنیم، نایب امامعلیه السلام را درک نموده و او را یاری نمایم بعد از اینکه این مسائل سیاسی را بازگو فرمود، وقتی به اینجا می رسد عرض می کند: « اللَّهُمَّ هَذَا یوْمُ عَرَفَةَ یوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ کرَّمْتَهُ وَ » همان تعبیری که درباره ماه مبارک رمضان گفته می شود « نَشَرْتَ فِیهِ رَحْمَتَک وَ مَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِک وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیتَک وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَی عِبَادِک» روز فضل و رحمت و کرم و عنایت توست و من هم بنده ضعیف می باشد.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

در جمله بعدی «وَ سَأَلْتُک مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ وَ مَعَ ذَلِک خِیفَةً وَ تَضَرُّعاً وَ تَعَوُّذاً وَ تَلَوُّذاً لَا مُسْتَطِیلًا بِتَکبُّرِ الْمُتَکبِّرِینَ وَ لَا مُتَعَالِیاً بِدَالَّةِ الْمُطِیعِینَ وَ لَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَةِ الشَّافِعِینَ» چرا؟ برای اینکه «وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا» من چه کسی هستم که با تکبّر بخواهم چیزی از شما بخواهم یا در برابر شما رفتاری بکنم، برای اینکه تو در میان این همه موجودات از من پَست تر نداری، لذا آدم سبک بار می شود «تخفّفوا تلحقوا» انسان بارِ سنگین دارد که نمی تواند با آن حرکت کند «أَنَا الْمُرْتَهَنُ بِبَلِیتِهِ أَنَا القَلِیلُ الْحَیاءِ» خدایا من در گِرو هستم چون هر بدهکاری باید گِرو بدهد، اگر کسی بدهکار مال باشد خانه بود را گرو می دهد، اما اگر بدهکار اعتقادی است، نمی تواند خانه یا مال خود را به فرشته ها گرو دهد، بنابراین خودش را گرو می گیرند، اینکه خداوند در قرآن فرمود: ﴿کلُّ امْرِئٍ بِمَا کسَبَ رَهِینٌ﴾ یا ﴿کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ﴾ همین است، این رَهین، فعیل به معنی مفعول بوده خود آدم رهین است یعنی مرهون و گِرو است، لذا بدهکار را گرو می گیرند و انسانِ گروگرفته شده آزاد نیست.

حضرت فرمود: من این طور هستم در قرآن هم که شما فرمودید: ﴿کلُّ امْرِئٍ بِمَا کسَبَ رَهِینٌ﴾ یا ﴿کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ﴾ بنابراین خدایا از تو هر چه بخواهی برمی آید « وَ انْزِعْ مِنْ قَلْبِی حُبَّ دُنْیا دَنِیةٍ تَنْهَی عَمَّا عِنْدَک وَ تَصُدُّ عَنِ ابْتِغَاءِ الْوَسِیلَةِ إِلَیک وَ تُذْهِلُ عَنِ التَّقَرُّبِ مِنْک»این «حبّ الدنیا» که «رأس کلّ خطیئه» است بار زایدی است که مانع حرکت شده و جلوی فیض تو را هم می گیرد نه اجازه می دهد به فیضت برسیم و نه اجازه می دهد که فیض تو به ما برسد، پس خودت این را عرض کرد، خدایا از ما بگیر « وَ جَلِّلْنِی سَوَابِغَ نَعْمَائِک وَ ظَاهِرْ لَدَی فَضْلَک وَ طَوْلَک» خدایا کاری بکن « وَ أَمِتْنِی مِیتَةَ مَنْ یسْعَی نُورُهُ بَینَ یدَیهِ وَ عَنْ یمِینِهِ» ما وقتی که از اینجا سفر کردیم، نه شمسی و نه روشنایی وجود دارد، آن عالَم که ﴿إِذَا الشَّمْسُ کوِّرَتْ﴾ یا ﴿وَإِذَا النُّجُومُ انکدَرَتْ﴾ یا ﴿وَالْسَّمَاوَاتُ مَطْوِیاتٌ بِیمِینِهِ﴾ و یا﴿وَالْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یوْمَ الْقِیامَةِ﴾ ویا ﴿لاَ یرَوْنَ فِیهَا شَمْساً وَلاَ زَمْهَرِیراً﴾ شده، نور آنجا از چیست؟ جواب این است که نور را باید به همراه خودمان ببریم، حضرت عرض کرد خدایا توفیقی بده و مرا نورانی تا که وقتی من مُردم، نور من ﴿یسْعَی بَینَ أَیدِیهمْ﴾ باشد «وَ أَمِتْنِی مِیتَةَ مَنْ یسْعَی نُورُهُ بَینَ یدَیهِ وَ عَنْ یمِینِهِ» بعد « وَ ارْفَعْنِی بَینَ عِبَادِک وَ أَغْنِنِی عَمَّنْ هُوَ غَنِی عَنِّی» خدایا ما را به دیگران نیازمند نکن.


این دعا، دعای ضروری برای شرایط جامعه کنونی ماست، یعنی همه ما مخصوصاً جوان ها (که حدیث العهد بالاسلام اند) آن را مورد توجه قرار دهند، استکبار جهانی جلوی رزق مردم را به عنوان تحریم گرفته و این دعاها برای برون رفت از مشکلات راهگشاست، خدایا ما را از کسانی که از ما بی نیازند، بی نیاز کن، دانشگاهیان و دانشمندان ما توفیقی عطا کن تا همه چیز را خودشان بسازند، بنابراین دعا تنها این نیست که خدایا پدر و ما را بیامرز بلکه مسائل دیگری هم در دعا قرار می گیرند «وَ أَغْنِنِی عَمَّنْ هُوَ غَنِی عَنِّی» وقتی ما بی نیاز می شویم بالأخره آنها سر جای خودشان باشند، ما هم سر جای خودمان و دیگر غرب و شرق هر روز عربده نکشند که ما فلان چیز را تحریم می کنیم و. ... اگر ماه مبارک رمضان عرفه و اگر حج و منا و عمره یا اگر روز عرفه یا برای راهگشایی کلّ نظام دعا کنیم: « وَ زِدْنِی إِلَیک فَاقَةً وَ فَقْراً» در حال عادی انسان می گوید ﴿رَبِّ زِدْنِی عِلْماً﴾ برای اینکه من می خواهم با علمِ بیشتر جامعه را اداره کنم اما وقتی انسان با خدای خود سخن می گوید چه بگویدتا خدا اورا غریق رحمت کند.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
هنگام ملاقات پروردگار چه تحفه ای همراه داشته باشیم
مرحوم آقای فاضل تونی(رضوان الله علیه) شاگرد مرحوم جهانگیرخان قشقایی و مرحوم حاج آخوند کاشی از اساتید ما بودند، اوّلین بار این فرمایش را از ایشان شنیدیم که فرمود: وقتی انسان نزد مولای خود می رود باید تحفه ببرد یعنی چیزی ببرد که آنجا نباشد و نبودنش هم کمال باشد، پس بگوید: خدایا ما این مدت زحمت کشیدیم علم پیدا کردیم او که ﴿بِکلِّ شَی ءٍ عَلِیمٌ﴾ است این چند مثقال علم را هم که او به ما دادخ پس آیا قدرت، جهاد، تلاش و یا کوشش ببریم؟ این همانند نعمت است «ما بِنا مِن نعمة فمنک»، بنابراین چه چیزی یاد آنجا ببریم؟ در جواب باید بگوییم ما باید فقر و فلاکت ببریم و به باری تعالی عرض کنیم که خدایا ما با دست خالی آمدیم و هر چه دادی برای توست ما خودمان چیزی نداریم، با دست خالی آمدیم، اینکه می بینید سنایی می گوید اگر خواستی آن طرف بروی مبادا بگویی من چند سال زحمت کشیدم و عالم شدم!

روی گردآلود برزی او که بر درگاه او

آبروی خود بری گر آبروی خود بری

بنابراین اگر نزد خدا رفتی و گفتی که خدایا من علم فراهم نمودم فلان خدمت را کردم و. .. رقتی به عنوان انسانی آبرومند آنجا رفتی، آبروی خودت را می ریزند و می گویند اینها را که ما دادیم تو چه چیزی آوردی؟!

یعنی اگر بگویی این همه زحمت کشیدم، فوراً جواب می دهند اینها را که ما به تو دادیم، تو چه چیزی با خود آورده ای؟! این است که امام سجاد عرض می کند « وَ زِدْنِی إِلَیک فَاقَةً وَ فَقْراً... اجْعَلْ هَیبَتِی فِی وَعِیدِک وَ حَذَرِی مِنْ إِعْذَارِک وَ إِنْذَارِک وَ رَهْبَتِی عِنْد تِلَاوَةِ آیاتِک وَ اعْمُرْ لَیلِی بِإِیقَاظِی فِیهِ لِعِبَادَتِک... وَ أَوْجِدْنِی بَرْدَ عَفْوِک وَ حَلَاوَةَ رَحْمَتِک» من با سوز و گداز آمدم، لذا وقتی شما عفو کنی احساس خنکی می کنم، این «بردالیقین» که می گویند از همین جا گرفته شده «وَ صُنْ وَجْهِی عَنِ الطَّلَبِ إِلَی أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ» خدایا توفیقی بده به هیچ کسی احتیاج نداشته باشم، من کاری می کنم آنها از من می گیرند، آنها کاری می کنند من از آنها می گیرم و در اینجا یک عامل متقابلی است اما یک عطای یک جانبه دستِ بگیر را خدا دوست ندارد «الید العُلییا خیرٌ من الید السفلی» فرمود: همه محترم اند ما هم خدماتی ارائه می کنیم آنها هم کارهایی انجام می دهند، بنابراین ما چیزی به آنها می دهیم آنها هم چیزی به ما می دهند، بنابراین نه ما محتاج آنهاییم نه آنها محتاج ما.


:gol::gol::gol:
:gol::gol:
:gol:
 
بالا