(بسم الله الرحمن الرحیم)
از زمان زندانی شدن طاهری، در کلاسها طرح مقدس نمایی و امام زمان نمایی وی آغاز شد. همچنین با فعالیتهای بینالمللی شهناز نیرومنش -عنصر فراری حلقه- و استمداد از مدعیان بینالمللی حقوق بشری سعی شد پرونده وی سیاسی جلوه داده شود.
عرفان کیهانی! عرفانی که با شعار درمان افراد را به دام حلقههایی بیانتها میاندازد. محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان کیهانی با ادعای ارتباط با روح القدس، عیسا شدن را دست یافتنی می داند و با تلقین بیتی تحریف شده از مولانا برای تبلیغ مسیحایی بودن، هر مخاطب بیاطلاعی را مجذوب خود میکند:
هر یک از ما خود مسیح عالمیم/ هر الم را در کف خود مرهمیم
شبکه شعور کیهانی، شبکه مثبت، هوشمندی، روحالقدس و حلقهها …! اینها اصطلاحات مقدس این عرفان و ولینعمت شفای بیمار، دست یافتن به خصایص نیک انسانی و رهایی از رذایل بهشمار میروند… طاهری با الهامات دریافتی از روح القدس [جبرئیل] ارباب حلقهها شده و در هر دوره حلقههایی را تفویض میکند تا افراد مشتاق به تناسب اشتیاق خود با اجازه و بیاجازه برای اهدافی معین از آن استفاده کنند. همهی ماجراها از طبقهی خالی یک ساختمان و تنهایی نوجوانی که به ادعای خود از کوچکی مشتاق هستی شناسی بود و سؤالات بزرگی داشت، آغاز شد و با تمرکزی (یا به قول خود طاهری اتصالی) که ناراحتی معدهی او را التیام بخشید تداوم یافت و…
محمدعلی طاهری متولد ۱۳۳۵، در اواخر دهه چهل، پس از گذراندن دوره ابتدایی به همراه خانواده از کرمانشاه به تهران عزیمت کرد. او که در دوران تحصیل چندان موفق نبود؛ حتی دورهی متوسطه را هم نتوانست تکمیل کند و دیپلم بگیرد. طاهری که به کارهای فنی علاقمند بود، استعدادش را در درست کردن هواپیماهای مدل که در آن روزگار باب بود، نشان داد و با شرکت در نمایشگاه ابداعات و اختراعات جوانان، از دست نخست وزیر وقت (هویدا) جایزه دریافت کرد؛ طاهری با پیروزی انقلاب اسلامی گرایشهایی به ماتریالیسم و گروهکهای چپگرا پیدا کرد.
از زمان زندانی شدن طاهری، در کلاسها طرح مقدس نمایی و امام زمان نمایی وی آغاز شد. همچنین با فعالیتهای بینالمللی شهناز نیرومنش -عنصر فراری حلقه- و استمداد از مدعیان بینالمللی حقوق بشری سعی شد پرونده وی سیاسی جلوه داده شود.
عرفان کیهانی! عرفانی که با شعار درمان افراد را به دام حلقههایی بیانتها میاندازد. محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان کیهانی با ادعای ارتباط با روح القدس، عیسا شدن را دست یافتنی می داند و با تلقین بیتی تحریف شده از مولانا برای تبلیغ مسیحایی بودن، هر مخاطب بیاطلاعی را مجذوب خود میکند:
هر یک از ما خود مسیح عالمیم/ هر الم را در کف خود مرهمیم
شبکه شعور کیهانی، شبکه مثبت، هوشمندی، روحالقدس و حلقهها …! اینها اصطلاحات مقدس این عرفان و ولینعمت شفای بیمار، دست یافتن به خصایص نیک انسانی و رهایی از رذایل بهشمار میروند… طاهری با الهامات دریافتی از روح القدس [جبرئیل] ارباب حلقهها شده و در هر دوره حلقههایی را تفویض میکند تا افراد مشتاق به تناسب اشتیاق خود با اجازه و بیاجازه برای اهدافی معین از آن استفاده کنند. همهی ماجراها از طبقهی خالی یک ساختمان و تنهایی نوجوانی که به ادعای خود از کوچکی مشتاق هستی شناسی بود و سؤالات بزرگی داشت، آغاز شد و با تمرکزی (یا به قول خود طاهری اتصالی) که ناراحتی معدهی او را التیام بخشید تداوم یافت و…
محمدعلی طاهری متولد ۱۳۳۵، در اواخر دهه چهل، پس از گذراندن دوره ابتدایی به همراه خانواده از کرمانشاه به تهران عزیمت کرد. او که در دوران تحصیل چندان موفق نبود؛ حتی دورهی متوسطه را هم نتوانست تکمیل کند و دیپلم بگیرد. طاهری که به کارهای فنی علاقمند بود، استعدادش را در درست کردن هواپیماهای مدل که در آن روزگار باب بود، نشان داد و با شرکت در نمایشگاه ابداعات و اختراعات جوانان، از دست نخست وزیر وقت (هویدا) جایزه دریافت کرد؛ طاهری با پیروزی انقلاب اسلامی گرایشهایی به ماتریالیسم و گروهکهای چپگرا پیدا کرد.