1* هر اتم از دوقسمت هسته والکترون تشکیل شده است. هسته دارای بار مثبت و الکترون های اطراف آن دارای بار منفی است... و هر الکترون دارای فلک یا مدار معینی است و با سرعت به دور هسته در گردش می باشد.
2* این قانون در آفرینش اجرام بزرگ آسمان ها، نظیر خورشید ها ، ستارگان و سیارات و اقمار آنها حکمفرماست، بنابراین خورشید در منظومه شمسی مانند هسته اتم می باشد و سیاراتی که در این فلک به دور خورشید در گردش هستند شبیه چرخش و حرکت الکترون ها به دور هسته اتم می باشند«...وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»«...و هر يك از اينها و ديگر ستارگان چون ماهيان دريا در مدارى شناورند» (یس/40).
3* خورشید یکی از ستارگان کهکشان است که با سیارات و اقمار خود(منظومه شمسی) در مدار بسیار بزرگی به دور مرکز کهکشان گردش میکند.(نوری همدانی،1362).
«وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»«و خورشيد آيت و نشانه اى ديگر است كه پيوسته روان است تا آن گاه كه با فرا رسيدن اجلش به استقرار و سكونى كه براى آن تعيين شده است برسد. اين، اندازه گيرى خداوندى است كه هيچ كس و هيچ چيز بر او فايق نمى آيد و به همه مصلحت ها داناست» (یس/38).
4* «خورشید یک قسمت از هفتاد قسمت نور «کرسی» و کرسی یک جزء از هفتاد جزء نور «عرش» است و عرش یک هفتادم نور «حجاب» و حجاب یک بخش از هفتاد بخش نور «ستر» است». (صدوق، 1388: 250).از این روایت بدست میآید که نسبت عرش به اطرافش مانند نسبت خورشید به دنیای ماست، زیرا خداوند چنین فراهم آورده است که خورشید تدبیر و نظام اجسام اطرافش را به عهده دارد.( طباطبائی، 1387: 172 ).
«و در آن روز فرشتگان را مى بينى كه براى اجراى فرمان خدا پيرامون عرش الهى در گردش اند و همراه با ستايش پروردگارشان پيوسته او را تسبيح مى گويند...»(زمر/ 75).
5* «هر كه در آسمان ها و زمين است همواره حاجت خود را از او مى طلبد، زيرا از هر جهت به وى نيازمند است.(الرحمن/29).
«و ابراهيم گفت: من وطن خود را ترك مى گويم و از ميان مردم مشرك به سوى پروردگارم رهسپار مى شوم. (عنکبوت/26).
«آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است، خدا را تسبيح مى گويند و او را به پاكى از هر عيب و نقصى ياد مى كنند»(جمعه/1).
«و زبان به ذكر نام پروردگارت بگشاى و به سوى او دست به دعا بردار و به درگاه او تضرع كن».(مزمّل/8).
و همه كسانى كه در آسمان ها و زمينند مملوك اويند؛ پس حق اوست كه آنان را از سراى دنيا به سراى آخرت كوچ دهد. همه كسانى كه در آسمان ها و زمينند ( فرشتگان، جنيان و آدميان ) خاضعانه به فرمان او گردن نهاده اند » (روم/26).
«آيا چيره بودن پروردگارت بر هر چيز و نيازمندى آنها به او و در نتيجه آشكار بودن او براى همه پديده ها، در اثبات يگانگى او كفايت نمى كند؟ »(فصلت/ 53).
»آری کافی است برای اینکه هیچ موجودی نیست مگر آنکه از تمامی جهات محتاج به خدا و وابستة به اوست و خدا قاهر و مافوق آن است، پس خدای متعال برای هر چیزی مشهود و معلوم است هرچند که بعضی او را نشناسند»( طباطبائی،1360،ج34: 331).
از هر نقصی منزّهی، همه چیز را پر کردهای و از همهچیز جدائی پس تو از هیچ چیزی غایب نیستی.
میان خدا و خلقش بجز خلقش پردهای نیست، بدون هیچ حجابی در پرده قرار گرفته و معبودی جز او نیست... که او بزرگ و برتر است»(صدوق، 1388: 250).
«برخی از اشیاء را از بعض دیگر پوشانیده تا دانسته شود میان او و خلقش حجابی جز مخلوقاتش نیست» (صدوق، 1388: 482).