♦•♦ ستاد شادسازی انجمن :d ♦•♦

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"


ما اینقدر فقیریم که 20 ساله هروقت دست زدم به سیب زمینی سرخ کرده


مامانم گفت دست نزن کمه


ینی تا الان یه بارم اندازه نبوده !
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"


توی آسانسور بودم یه دختری هم سوار شد


اول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟

گفتم : الحمدلله


یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !

معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!

هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :

الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله …
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
استاد فيزيك به یکی از دانشجوهاش گفت بياد پاي تخته ,
بهش گفت . شما توي قطاري و قطار باسرعت 80كيلو متردرحال حركته داخل كوپه خيلي گرمه تو چيكار ميكني؟ دانشجو گفت : پنجره را بازميكنم .
استاد گفت خوب حالا با بازكردن پنجره برام حساب كن چه مقدار از سرعت قطار كم ميشه. نسبت فشارهواي داخل كوپه با هواي خارج قطار را هم حساب ميكني فردامياري . دانشجوهه گفت عجب غلطي كرديم,
نفربعدي را صداكرد اين دانشجو كه یه بار براي اين سوال درسش رو افتاده بود اومد.
استادگفت تو توي قطاري هستي باسرعت 75كيلو متر درساعت حركت ميكنه داخل كوپه خيلي گرمه تو چكار ميكني ؟
... ... دانشجوهه گفت پليورمو درميارم !
استاد : دماي داخل كوپه 50درجه سانتي گراده ,
گفت: همه لباسمو در ميارم .
استاد : داخل كوپه دو سه نفر آدم ناجور هست .
گفت : ده تا آدم ناجورم كه باشن , من اون پنجره صاب مرده را باز نميكنم
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
www.momtaznews.com_wp_content_uploads_2012_11_4ace72b83ba211123b9945720e15e4df.jpg
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ
ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ، ﺩﯾﺪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﻣﯿﺎﺩ،
ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯿﺶ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺵ ﻧﺮﻓﺖ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﭘﺨﺨﺨﺨﺦ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺳﻪ ﻣﺘﺮ ﺭﻓﺖ ﺭﻭ ﻫﻮﺍ
ﺑﻌﺪﺵ ﺩﺭ ﺟﺎ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩ !!
ﻭﺍﻻ ﺑﺨﺪﺍ ﺍﺻﻦ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻩ
ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺳﻪ ﺑﺰﻧﻪ
 

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
مورد داشتیم دختره به آتش‌نشانی زنگ زده,

مامورا اومدن آتیش رو خاموش کردن,...

دختره به مامورای آتش‌نشانی گفته ببخشید چقد میشه؟؟؟؟؟


میگن سه ماهه کل کشور بسیج شدن واسه پیدا کردن اون مامور آتش‌نشانی....

تا حالا اثری ازش پیدا نکردن:D
 

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
رفتم زنگ همسایه را زدم
دخترش اومد
گفتم ببخشید استمبولی دارید؟؟؟
گفت جاتون خالی
ظهر داشتیم خوردیم!!!!
خدا شاهد اوستا بنا وسط کوچه بیلو گاز میزد از خنده​
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
مریض بودم مامانم داشت داروهام رو میداد که داداش کوچیکم اومد گفت:

منم از اینا میخوام.

مامانم گفت:

الهی مامان بمیره برات.اینا پی پیه، فقط داداش باید بخوره

بچه هم گفت:اه اه رفت دنباله بازیش
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
آموزش طرف به پسرش در مورد پست کردن نامه بدون تمبر:

خب حواستو جمع کن آدرس گیرنده رو بجای فرستنده بنویس

بندازش تو صندوق پست

اوقت پست میبینه تمبر نداره پس میفرسدش برا فرستنده !
 

شیخ رجبعلی

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
خواهی نشوی رسوا

همرنگ جماعت شو
www.8pic.ir_images_45520358525479246772.jpg
 
بالا