چرا نماز خواندن برایمان سنگین و سخت است؟
شما بهترین نامهها را بنویس با بهترین خط و پاکت و کاغذ، رویش هم یک چک صد هزار تومان بچسبان، مخابرات این نامه را به مقصد نمیرساند. ولی یک تمبر دو سه تومانی ممکن است به مقصد برسد. گاهی یک تمبر پاکت را رد میکند. گاهی یک چک صد هزار تومانی پاکت را رد نمیکند.
دل پاک، همراه عمل صالح
بابا دلت پاک باشد، کافی است!!!
نکته : آن کسی که تو را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود، فقط میگفت: «آمنوا» اینکه کنار «آمنوا» گفته: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»، یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت درست باشد. اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمیشود. پوستش را هم بکاری سبز نمیشود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل!
وضع من خرابتر از این حرفهاست که با نماز درست شود!
بعضی از جوانها میگویند که وضع گناه و معنویت ما خیلی خراب است و اصلاً ما برای این معنویات لیاقت نداریم! اما از این نکته غافل هستند که شیطان دنبال همین نقطه ضعف است.
اتفاقاً شیطان همین را میخواهد که با یک گناه بگوید:
حالا که این کار را کردی، دیگر به درد نماز نمیخوری.
قرآن یک آیه دارد، میفرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات» (هود/114)
چون خراب کردی، حتماً مسجد برو. چون ما اهل گناه و لغز هستیم اتفاقاً بیشتر به سوی معنویت رفته و در آستان الهی را بکوبیم . *توجه به نعمتها، نه کمبودها
بعضیها میگویند که: خیلیها نماز نمیخوانند ما هم جزء آنها. آنقدر تارک الصلاة هست ما هم یکی.
این فکر غلط است. اگر یک کشتی صد نفره نقص فنی پیدا کرد و در دریا غرق شد نود و هشت نفر شنا بلد نبودند و غرق شدند، دو نفری که شنا بلدند بگویند: ببین ! ما صد نفر سوار کشتی بودیم. نود و هشت نفر غرق شدند. بیا ما دو نفر هم غرق شویم! این چقدر حرف غلطی است. حالا که همه دروغ میگویند. بیا ما دو تا هم دروغ بگوییم.حرف غلط است.
فاصلهی بین کفر و ایمان چیست؟ فاصلهی بین کفر و ایمان نمازاست.
مثل اینکه اگر به توپ فوتبال یک سوزن بزنی، بگویی: حالا یک سوزن که صد تا سوزن نمیشود. بله یک سوزن صد تا سوزن نمیشود. اما همین سوزن میدانی چه کرد؟ باد توپ را خالی میکند و همه چیز را خراب خواهد کرد.
گاهی میگویند که: ما میرویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره میکنند. مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! مقوا با دو قطره باران شل میشود.
اعمال تو ، تو را به خدا برساند، مردم هرچه میخواهند بگویند، بگو یند! حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی میگویند: از کوه محکمتر است. چون بعضی کوهها ریزش دارد. مؤمن هیچوقت ریزش ندارد...
قرآن در سورهی «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا»، «اَجرَم» یعنی مجرم.«کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ» (مطففین/29) اَجرموها (مجرمها) به آمنوها میخندند. مجرمین میخندند.
«وَ إِذَا مَرُّواْ بهِِمْ» وقتی میآیند از کنارشان مرور کنند،«یَتَغَامَزُونَ» (مطففین/30) غمزه میآیند، چشمک میزنند.
«وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلیَ أَهْلِهِمُ» وقتی نزد تیپ خودشان برمیگردند، «انقَلَبُواْ فَکِهِینَ»(مطففین/31) فکاهی میگویند، جک میگویند. اس ام اس میفرستند.
«وَ إِذَا رَأَوْهُمْ» از آن دور که شما را میبینند، «قَالُواْ إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ»(مطففین/32) میگویند :اینها ضال هستند، منحرف هستند ، امّل هستند.
خوب چهار تا متلک بشنویم که چه؟ میگوید: نترس! «فَالْیَوْمَ» یک روزی میآید، به نام روز قیامت. خوب چه میشود؟ «الَّذِینَ ءَامَنُواْ» آنهایی که مؤمن هستند، «مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» (مطففین/34) تو اینجا کنار خیابان به من بخند، من هم آنجا به تو خواهم خندید.
مگر پیغمبرها را مسخره نکردند؟ میدانید به پیغمبر چه میگفتند؟
ساحر: جادوگر. مجنون: دیوانهی جن زده. شاعر: شاعر، کاهن: پیشگو. کذاب: دروغگو. «یُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) یک آدمی یادش داده، حرفها از خودش نیست. «وَ أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُون»(فرقان/4) یک تیمی پشت پرده به او کمک میکنند. ولی پیغمبر روی پایش ایستاد. اینطور نیست که ما را مسخره کنند.
مگر پیغمبرها را مسخره نکردند؟ میدانید به پیغمبر چه میگفتند؟
ساحر: جادوگر. مجنون: دیوانهی جن زده. شاعر: شاعر، کاهن: پیشگو. کذاب: دروغگو. «یُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) یک آدمی یادش داده، حرفها از خودش نیست. «وَ أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُون»(فرقان/4) یک تیمی پشت پرده به او کمک میکنند. ولی پیغمبر روی پایش ایستاد. اینطور نیست که ما را مسخره کنند.
خدا به نماز ما نیاز ندارد. اما من وتو باید لیاقت خودمان را به خدا نشان دهیم.
خدا چه نیازی به نماز من دارد؟
نماز نشانهی این است که من لایق هستم... ببینید اگر شما به یک کسی خدمتی ، محبتی و نعمتی ارزانی کردید اما او نسبت به این محبت توجهی نکند شما چه میگویید ؟ میگویید: این نعمتهایی که به او دادم، لیاقتش را نداشت.
نماز نشانهی لیاقت تو است. نه نشانهی نیاز خدا. وقتی نماز خواندی یعنی خدایا من لایق بودم، فهمیدم به من نعمت دادی. فهمیدم تو چه عزیز و بزرگی هستی.
خدا به نماز ما نیاز ندارد. اما من وتو باید لیاقت خودمان را به خدا نشان دهیم .
آیا نمیشود آن طور که خودمان میخواهیم ، با زبان خودمان (فارسی) تشکر کنیم؟(نماز بخوانیم )
تمام خلبانهای دنیا، هرکجا میخواهند با هر کشوری میخواهند صحبت کنند باید به زبان انگلیسی باشد. نماز هم باید به زبان عربی باشد. خدا خواسته و یک طرح روشنفکرانه ای است در اسلام است که از 1400 سال پیش فرمود: امت اسلامی باید در چند کلمه با هم مشترک باشند.