♦♦♦ داستان بسیار زیبای تولد حضرت زینب ♦♦♦

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
www_askquran_ir_picture_php_5b7c45bf554835501ea8ef5ce828be61._.gif

اول سلام به مهدی فاطمه بعد سلام به شما دوستان
در آن زمان که صدیقه کبری (علیها السلام) به این گوهر دریا عصمت و طهارت حامله بود حضرت ختمی مرتبت در مدینه نبود و به یکی از اسفار رهسپار بود، چون آن مظلومه از عالم رحم به عرصه وجود خرامید، صدیقه طاهره (علیها السلام) به امیرالمومنین (علیه السلام) پیغام فرستاد که چون پدرم در سفر است و حاضر نیست حضرتت این دختر را نام بگذار. آن حضرت فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر فرمای که به این زودی مراجعت خواهد نمود و هر نامی که صلاح داند می‌نهد. چون سه روز بگذشت رسول خدا مراجعت فرمود و به جهت آن رسم معمول بود از نخست، به سرای عصمت کبری در آمد.
امیر (علیه السلام) خدمت آن حضرت عرض کرد یا رسول الله! حق تعالی جل و علا دختری به دخترت عطا فرموده است نامش را معین فرمایید.
فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من اند لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی می‌باشم. در این حال جبرئیل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام می‌رساند و می‌فرماید: نام این مولود را "زینب" بگذار، چه این را در لوح محفوظ نوشته‌ایم.
حضرت رسالت (صلی الله علیه و آله و سلم) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید و ببوسید و نامش را زینب بگذارد و فرمود: وصیت می‌کنم حاضرین و غایبین امت را که این دختر را به حرمت پاس بدارند. همانا وی به خديجه کبری مانند است ...

« برگرفته از کتاب ناسخ التواریخ، بخش مربوط به حضرت زینب (سلام الله علیها)، تاليف محمد تقي خان سپهر »

 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
اما یک نکته جالب توجه ولادت حضرت عشق او به برادرش امام حسین علیه السلام است که ...:Frown:
 

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
قنداقۀ حضرت زینب (س) را به سینۀ مبارک چسباند، صورت خود را به صورت طفل نهاد و بلند گریست، چنان که اشک از محاسن شریف ایشان جاری شد، حضرت فاطمه پرسیدند: ای پدر! گریۀ شما از برای چیست؟ خدا نگریاند دو چشم شما را! پیامبر فرمود: ای پاره تن من و روشنی چشمم! بدان که بعد از من و بعد از تو، این دختر گرفتار بلاهایی خواهد شد و مصیبت‏های گوناگونی برای او به وجود خواهد آمد و هر کس بر او و مصیبت‏هایش گریه کند، ثواب گریه‏اش مانند ثواب کسی است که بر دو برادر او (حسن و حسین) گریه کند. آنگاه پیامبر فرمود: از خدا اجازه گرفتم که به او کنیه بدهم. فاطمه (س) پرسید: «کنیه دخترمان چیست؟» پیغمبر در حالی که می گریست، فرمود: «ام المصائب».
 
بالا