منزلتهای حضرت زهــرا -سلام الله علیها-

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
به نام خداوند بخشنده و مهربان

هدف از بیان منزلت و فضایل فاطمه زهرا علیها السلام، بیان مطالب شگفت آور و غیرقابل وصول نیست؛ بلكه هدف از آن آگاهی بیشتر و درك عظمت وجود فاطمه زهرا علیها السلام و درس آموختن از مكتب پربار اوست.
حضرت زهرا علیها السلام از نظر زندگی مادی؛ بشری چون دیگران است، اما از جنبه معنوی؛ بدانجا رسید كه شناخت تمامی ابعاد شخصیتی آن حضرت بسی دشوار و دست یابی به همه جوانب آن مشكل مینماید. مقامی كه آن بزرگوار در اثر بندگی خدا و شناخت و معرفت حضرت حق بدست آورد؛ مقامی بس عظیم و فضایل او بی شمار است. در این نوشته سعی خواهیم كرد برخی از فضایل و مناقب آن حضرت را بازگو نمائیم. باشد كه زندگی آن حضرت را الگو و سرمشق خویش قرار دهیم.


 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
علم فاطمه زهرا علیها السلام
رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان الله جعل علیا و زوجته وابناءه حجج علی خلقه وهم ابواب العلم فی امتی من اهتدی بهم هدی الی صراط مستقیم؛ (1)
خداوند متعال علی، همسر و فرزندانش را حجت بر مخلوقاتش قرار داده و آنان درهای علم در میان امت من هستند. هر كس به وسیله آنان هدایت جوید؛ به راه راست هدایت یافته است.»
در این حدیث، فاطمه زهرا علیها السلام مانند امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر حضرات معصومین باب علم و عامل هدایت مردم شمرده شده است.
در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام چنین رسیده است:
«ان فاطمة علیها السلام مكثت بعد رسول الله صلی الله علیه و آله خمسة وسبعین یوما، وكان دخلها حزن شدید علی ابیها وكان یاتیها جبرئیل فیحسن عزاءها علی ابیها ویطیب نفسها ویخبرها عن ابیها ومكانه ویخبرها بما یكون بعدها فی ذریتها وكان علی یكتب ذلك؛ (2)
فاطمه علیها السلام پس از رحلت رسول خدا، هفتاد و پنج روز زندگی كرد و [در این ایام] بسیار محزون بود. در طول این مدت جبرئیل به حضورش میرسید، او را در عزای پدر تسلیت میگفت و دلش را از غصهها پاك میساخت و او را از پدرش و جایگاه عظیم او آگاه میكرد، حتی اخبار آینده را در مورد فرزندانش به اطلاع او میرساند و امیرالمؤمنین علیه السلام آنها را مینوشت.»
چنانچه از این حدیث بر میآید؛ حضرت فاطمه علیها السلام با جبرئیل ارتباط مستقیم و مداوم داشت و اخباری از دنیا و آینده و عالم برزخ را از او دریافت میكرد. بدین وسیله میزان علم، اطلاع و آگاهیش، محدود به زمان و مكان خود نبوده است؛ بلكه علم او بسیار گسترده بود و از علم الهی سرچشمه میگرفت.
فاطمه زهرا علیها السلام بر اموری اشراف داشتند كه نزد دیگران پوشیده و پنهان بود. از جمله این موارد؛ علم حضرت به زمان مرگ خویش بود! چنانچه در روایتی اسماء بنت عمیس - همسر جعفر طیار - چنین میگوید:
«حضرت زهرا علیها السلام هنگام وفات به من فرمودند: هنگام وفات پیامبر صلی الله علیه و آله، جبرئیل مقداری كافور بهشتی برای رسول خدا صلی الله علیه و آله آورد. پیامبر آن را سه قسم كرد؛ یك قسم آن را برای خود برداشت؛ قسم دیگر را برای علی علیه السلام و قسم آخر را برای من گذاشت.ای اسماء! آن مقدار كافور را بیاور و كنار سرم بگذار، اندكی صبر كن و در انتظار من باش، پس مرا صدا بزن، اگر جوابت را ندادم؛ بدان كه به پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله ملحق شدهام.
اسماء میگوید: اندكی صبر كردم و آنگاه فاطمه علیها السلام را صدا زدم، جوابی نشنیدم، دانستم كه فاطمه علیها السلام به ملكوت اعلی پیوسته است. (3) .»
همچنین سلمیام بنی رافع نقل میكند: «در واپسین لحظههای عمر حضرت زهرا علیها السلام كه من در محضر آن بزرگوار بودم، ایشان از من آبی برای غسل و شستشوی بدنش خواست. آب را آماده كردم، سپس فرمود: لباسهای نو را نیز بیاور. چنین كردم. آن بزرگوار پس از غسل، آن لباسها را بر تن كرد و در بستر رو به قبله خوابید. آنگاه خطاب به من فرمود:ای سلمی! من در همین لحظه قبض روح میشوم و به سوی پروردگارم خواهم رفت، بعد از مرگ من هیچ كس لباس مرا از تن برنگیرد. (4) .»
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
عصمت فاطمه علیها السلام
در شان نزول آیه تطهیر، روایات متواتری در دست است و حكایت از آن دارد كه آیه تطهیر در خانهام سلمه نازل شده است. هنگام نزول آیه، رسول خدا صلی الله علیه و آله، فاطمه زهرا علیها السلام، علی علیه السلام و حسن و حسین علیهما السلام حضور داشتند. پیامبر صلی الله علیه و آله عبای خویش را بر آنان افكند و بدین ترتیب آنان از باقی اهل خانه و دیگران جدا و مشخص شدند. آنگاه حضرت رسول صلی الله علیه و آله، دستها را به سوی آسمان بلند نمود و فرمود: خدایا اینان اهل بیت من هستند، پس بر اهل بیت من و آل او درود فرست. خداوند عزوجل این آیه را در شان آنان نازل فرمود (5) :
«انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت ویطهركم تطهیرا»؛ (6)
«همانا خداوند اراده فرمود كه زشتیها و پلیدیها را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاك و مطهر گرداند.»
استدلال به آیه تطهیر
چون خلیفه اول - پس از رحلت پیامبر خدا - فدك را غصب كرد و حضرت فاطمه زهرا علیها السلام با او به محاجه و مناظره پرداخت؛ امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز پس از سخنرانی و خطبه فاطمه زهرا علیها السلام (در مسجد) ، به مسجد رفت و در سخنانش خطاب به ابوبكر فرمود:
«یا ابابكر! بگو ببینم قرآن خوانده ای؟!
ابوبكر گفت: بلی خواندهام.
علی علیه السلام: بگو ببینم آیا آیه تطهیر «انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت ویطهركم تطهیرا» در حق ما نازل شده یا در حق دیگران!؟
ابوبكر: در حق شما نازل شده.
علی علیه السلام: اگر كسی شهادت دهد كه فاطمه علیها السلام كار بدی انجام داده، چه میكنی؟ آیا شهادت او را میپذیری یا نه؟
ابوبكر: بله میپذیرم و برای فاطمه علیها السلام مانند دیگران حد جاری میكنم.
علی علیه السلام: در این صورت در پیشگاه خداوند كافر میشوی.
ابوبكر: چرا؟!
علی علیه السلام: زیرا در این فرض تو شهادت خدا را كه به پاكی فاطمه گواهی داده، قبول نكرده و گواهی مردم را پذیرفتهای، همان طور كه شهادت خدا و پیامبر را در این مورد نادیده گرفته و فدك را از فاطمه علیها السلام به یغما برده ای!ای ابوبكر! مگر فدك در دست فاطمه علیها السلام نبود؟ چرا و چگونه چیزی را كه در دست او است برای اثبات مالكیتش از او بینه و شاهد میخواهی!؟
مردم چون این مناظره و سخنان علی علیه السلام و ابوبكر را شنیدند، به یكدیگر نگاه كرده، گفتند: «صدق والله علی بن ابی طالب؛ سوگند به خدا كه علی راست میگوید.»
در اینجا علی علیه السلام با استفاده از آیه تطهیر بر عصمت فاطمه علیها السلام استدلال نمود و مهاجر و انصار نیز آنرا پذیرفته و مورد تایید قرار داده اند.
گواهی ملائكه بر عصمت فاطمه علیها السلام
از روایات متعددی استفاده میشود كه جبرئیل و سایر ملائكه آسمانها، بر حضرت فاطمه علیها السلام نازل شده و با وی به مكالمه و مصاحبه پرداخته و در ضمن سخنان خود، در مورد فضایل و مناقب آن بانوی گرامی، مطالبی میگفتند كه عصمت آن بزرگوار از آنها ثابت میشود. در حدیثی از رسول گرامی اسلام آمده است:
«... ابنتی فاطمة، وانها لسیدة نساء العالمین، فقیل: یا رسول الله! اهی سیدة نساء عالمها؟ فقال: ذاك لمریم بنت عمران، فاما ابنتی فاطمة فهی سیدة نساء العالمین من الاولین والآخرین وانها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملك من الملائكة المقربین وینادونها بما نادت به الملائك ة مریم فیقولون یا فاطمة! ان الله اصطفیك وطهرك واصطفیك علی نساء العالمین؛ (7)
... دخترم فاطمه سرور زنان جهان است. گفته شد: یا رسول الله! آیا او سرور زنان زمان خویش است؟ فرمودند: این [امتیاز محدود] ، مربوط به مریم دختر عمران است، ولی دخترم فاطمه برترین زنان عالمیان از اولین تا آخرین است. بر او در محراب عبادتش، هفتاد هزار فرشته از مقربین درگاه الهی سلام میدهند و او را با آن جملهای كه مریم را مخاطب قرار داده بودند، مخاطب قرار میدهند و چنین میگویند:ای فاطمه! خداوند تو را برگزیده و پاك ساخته و تو را بر تمام زنان عالمیان برتری داده است.»
چنانچه در این حدیث ملاحظه شد؛ فرشتگان به وضوح طهارت و عصمت فاطمه زهرا علیها السلام را بیان نموده اند.
همچنین از شیعه و سنی نقل شده كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: «فاطمة بضعة منی، فمن آذاها فقد آذانی، ومن آذانی فقد آذی الله؛
فاطمه پاره تن من است، هر كس او را آزار دهد مرا آزار نموده و هر كس مرا اذیت كند خدا را اذیت نموده است. (8) .»
آنچه كه از این احادیث در رابطه با عصمت حضرت زهرا علیها السلام میتوان استفاده كرد؛ این است كه اگر فاطمه علیها السلام معصوم نبود، چگونه پیامبر خدا به طور مطلق خشم او را خشم خدا و رضای او را رضای الهی معرفی میكند؟! مگر میتوان رضا و خشم اشخاص غیرمعصوم را - به طور مطلق - با رضا و خشم خدا مرتبط دانست!؟
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
شفاعت فاطمه علیها السلام
از مقامات حضرت زهرا علیها السلام شفاعت و بشارت امت به نجات است.
در حدیثی آمده است: روزی سلمان به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض كرد:ای مولای من! تو را سوگند به خدا از عظمت فاطمه در روز قیامت تعریفی بفرما.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با تبسم رو به سلمان كرد و فرمود: سوگند به آن آفریدگاری كه جانم در دست اوست، فاطمه را در آن روز، بر ناقهای از ناقههای بهشت سوار میكنند، جبرئیل و میكائیل به ترتیب از راست و چپ او حركت میكنند. علی علیه السلام در پیشاپیش و حسن و حسین علیهما السلام از پشت سر، وی را همراهی میكنند، تا بدین طریق فاطمه از صراط میگذرد و پس از گفتگوهای زیاد، خطاب میرسد،ای فاطمه علیها السلام! هر چه میخواهی بخواه! دخترم عرض میكند:
«اسالك ان لا تعذب محبی ومحبی عترتی بالنار، فیوحی الله الیها: یا فاطمة وعزتی وجلالی وارتفاع مكانی، لقد آلیت علی نفسی من قبل ان اخلق السموات والارض بالفی عام ان لا اعذب محبیك ومحبی عترتك بالنار؛ (9)
[بار الها] از تو میخواهم علاقه مندان خود و فرزندانم را در آتش نسوزانی. خداوند به او وحی میكند:ای فاطمه! به عزت و جلالم و به بلندی موقعیتم سوگند، كه دو هزار سال پیش از آنكه آسمانها و زمین را خلق كنم، بر خودم لازم كردهام كه علاقه مندان به تو و فرزندانت را با آتش عذاب نكنم.»
همچنین جابر جعفی به حضور امام باقر علیه السلام رسیده و عرض كرد: فدایت شوم حدیثی در مورد فاطمه علیها السلام بفرمائید كه با نقل آن، شیعیان را خوشحال كنم.
حضرت فرمودند: «در رستاخیز منابری از نور برای پیامبران نصب میگردد كه منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله از همه مجللتر است و همچنین منبرهایی برای اوصیاء قرار میدهند كه منبر علی علیه السلام از همه مجللتر است. آنگاه نوبت به فرزندان انبیاء میرسد كه مقام حسن و حسین بس منیعتر است. سپس نوبت فاطمه علیها السلام فرا میرسد، او را با تجلیل و شكوه بی نظیر به محشر میآورند و در كنار در بهشت قرار میگیرد، ولی داخل آن نمیشود و میگوید: خدایا از تو مسئلت دارم كه مقام مرا در چنین روزی برای اهل محشر معلوم كنی. از جانب خدا ندا میرسد؛ای دختر پیامبر! به سوی اهل محشر برگرد و هر كه را از علاقه مندان خود یافتی شفاعت كن.»
امام باقر علیه السلام میفرمایند: «به خدا سوگند! فاطمه شیعیان خویش را یكی پس از دیگری انتخاب نموده و داخل بهشت مینماید؛ همان طوری كه پرندگان دانه را برمی گزینند و سپس شیعیان آن حضرت نیز، خود شفاعت نموده و علاقه مندان فاطمه را به بهشت میبرند. و سپس فرمودند:
«والله لا یبقی فی الناس الا شاك او كافر او منافق؛ (10)
سوگند به خدا! از میان مردم كسی باقی نمیماند مگر افراد «مذبذب.» ، «كافر» و «منافق.» [، ولی سایر مردم مورد شفاعت فاطمه علیها السلام قرار میگیرند] .»
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
مودت فاطمه علیها السلام
قرآن مجید محبت و مودت اهل بیت :S (31): را مزد رسالت دانسته و در سوره شوری آیه 23، چنین میفرماید:
«قل لا اسئلكم علیه اجرا الا المودة فی القربی.» ؛
«بگو من هیچ پاداشی از شما در برابر زحمات رسالتم به جز دوست داشتن اهل بیتم نمیخواهم.»
هنگامی كه آیه فوق نازل شد، جمعی از صحابه از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال كردند:ای پیامبر خدا، آنان چه كسانند كه خداوند محبتشان را بر ما واجب نموده است؟ حضرت در جواب فرمودند: علی و فاطمه و دوفرزندانشان. (11)
همچنین پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله محبت اهلبیت را اساس اسلام دانسته و میفرمایند:
«یا علی ان الاسلام عریان لباسه التقوی... واساس الاسلام حبی وحب اهل بیتی.» (12) ؛
یاعلی! همانا اسلام عریان است و تقوی و پرهیزكاری لباس آن میباشد... اساس اسلام؛ محبت من و اهل بیت من است.» پس محبت فاطمه علیها السلام نیز به عنوان اهل بیت پیامبر اساس اسلام میباشد.
در روایت دیگری حضرت رسول صلی الله علیه و آله پیرامون مودت فاطمه علیها السلام و همسر و فرزندانش چنین میفرماید:
«انا حرب لمن حاربكم وسلم لمن سالمكم. قاله لعلی وفاطمة والحسن والحسین؛ (13)
من دشمن كسی هستم كه با شما دشمنی كند و یار كسی هستم كه با شما از در مسالمت درآید.» (این مطلب را پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به علی و فاطمه و حسن و حسین علیهما السلام فرمود) .
همچنین آن حضرت در حدیث دیگری چنین میفرماید:
«یا سلمان! من احب فاطمة بنتی فهو فی الجنة معی ومن ابغضها فهو فی النار، یا سلمان! حب فاطمة ینفع فی ماة من المواطن، ایسر ذالك المواطن: الموت والقبر والمیزان والمحشر والصراط والمحاسبة؛ (14)
ای سلمان! هر كس دخترم فاطمه علیها السلام را دوست بدارد، او در بهشت با من خواهد بود و چنانچه كسی او را به خشم آورد، جایگاهش آتش است.
ای سلمان! محبت فاطمه علیها السلام در صد جا اثر خواهد داشت كه راحتترین آن جاها؛ مرگ و عالم قبر و میزان و محشر و صراط و محاسبه اعمال است.»
نزول مائده برای فاطمه علیها السلام
حضرت فاطمه علیها السلام در پیشگاه خدا آن چنان عزیز بود كه بارها موردعنایت خاص خداوند قرار گرفت. به یك نمونه از این عنایتها اشاره میكنیم:
پیامبر عالی قدر اسلام به شدت گرسنه بود و ضعف و ناتوانی شدیدی به او روی آورده بود، به خانه دخترش فاطمه علیها السلام رفت تا در آن جا مقداری غذا میل كند، ولی فاطمه علیها السلام و فرزندانش نیز گرسنه بودند؛ رسول خدا خانه دخترش را ترك كرد و هنوز چند قدمی از منزل دخترش نگذشته بود كه یكی از همسایگان او مختصر طعامی برای فاطمه علیها السلام فرستاد. در این هنگام فاطمه علیها السلام با خود گفت؛ سوگند به خدا، خود و فرزندانم گرسنه میمانیم، ولی این مختصر غذا را برای پدرم نگاه میدارم. بنابراین یكی از فرزندانش را به دنبال پدر فرستاد و او را به خانهاش دعوت كرد. فاطمه علیها السلام اهدایی همسایه را كه دو تكه نان و مختصر گوشتی بود در یك ظرف سرپوشیده قرار داد و چون پدرش بازگشت آن را در مقابل رسول خدا قرار داد. در این هنگام فاطمه علیها السلام دید ظرف پر از غذا شده است و از این رو تعجب كرد و خیره خیره به آن نگاه میكرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله خطاب به دخترش گفت:ای فاطمه! این طعام را چگونه و از كجا بدست آورده ای؟ فاطمه در جواب گفت: «هو من عند الله؛ ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب، فقال الحمد لله الذی جعلك شبیهة بسیدة نساء بنی اسرائیل فانها كانت اذا رزقها الله شیئا فسئلت عنه قالت: هو من عند الله ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب؛ (15)
این از بركات الهی است كه خداوند به هر كسی كه بخواهد بدون محدودیت عطا میكند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله [چون سخن دخترش را شنید] فرمود: سپاس خدایی كه تو را همانند مریم؛ سرور زنان بنی اسرائیل قرار داده؛ زیرا او نیز هرگاه خداوند برایش چیزی میفرستاد و از او درباره آن سؤال میشد، میگفت: این طعام از جانب خداست و خداوند به هر كسی كه بخواهد روزی بی حساب میدهد. (16) .»
آنگاه رسول خدا علی را نیز به حضورش فراخواند و همگی از آن غذا خوردند و سیر شدند و زنان و اهل بیت نیز دعوت شدند و خوردند در حالی كه غذا و مائده آسمانی به همان صورت باقی بود؛ حتی فاطمه برای همسایگان نیز از طعام آسمانی كه از الطاف خفیه الهی سرچشمه گرفته بود ارسال داشت. (17)
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
در پایان و به مناسبت سالگرد شهادت فاطمه زهرا شعری را در این زمینه تقدیم میداریم.


عطر گل یاس
یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد

یاس مثل عطر پاك نیت است
یاس استنشاق معصومیت است

یاس یك شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یك سحر مهمان ماست

بعد روی صبح پرپر میشود
راهی شبهای دیگر میشود

یاس را آئینهها رو كردهاند
یاس را پیغمبران بو كردهاند

یاسها یادآور پروانهاند
یاسها پیغمبران خانه اند

یاس خوشبوی محمد داغ دید
صد فدك زخم از گل این باغ دید

باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكی پوش بود

حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانههای اشكش از الماس بود

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
میچكانید اشك حیدر را به چاه

اشك میریزد علی مانند رود
بر تن زهرا گل یاس كبود

«شعر از احمد عزیزی»​
___________________________________________
پاورقــــــــــــــــــــی

1) عوالم العلوم، شیخ عبدالله بحرانی اصفهانی، ج 11، ص 78، انتشارات انصاریان، ص 1411.
2) اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، ج 1، ص 458، انتشارات عمید تهران.
3) محمد دشتی، نهج الحیاة فرهنگ سخنان فاطمه علیها السلام، چ ششم، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین علیه السلام 1373، ص 236.
4) همان، ص 228.
5) انصاری زنجانی، اسماعیل، فاطمه در آینه كتاب، ص 10 - 11، موسسه نشر الهادی قم.
6) احزاب/33.
7) عوالم العلوم، علامه بحرانی، ج 11، ص 99، انتشارات انصاریان، 1411.
8) محجة البیضاء، محسن فیض كاشانی، ج 4، ص 210، چاپ دوم، دفتر انتشارات اسلامی، قم؛ شرح نهج البلاغه، ابوحامد عبدالحمید بن هبة الله المدائنی (ابن ابی الحدید) ، ج 16، ص 273، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، 1409.
9) سفینة البحار، ج 2، ص 375، حاج شیخ علی نمازی شاهرودی، مؤسسه نشر اسلامی، 1419.
10) بحارالانوار، ج 43، ص 65، علامه محمد باقر مجلسی، مؤسسه الوفاء بیروت، 1404 ق.
11) فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد جوینی خراسانی، مؤسسه المحمودی، بیروت، چاپ اول، 1398ه. ق، ج 2، ص 13، ش 359.
12) كنز العمال، ج 12، ص 105.
13) همان، ص 97.
14) فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد جوینی خراسانی، ج 2، ص 67، مؤسسة المحمودی، بیروت، چاپ اول، 1398ه. ق.
15) آل عمران/37.
16) مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 339، ابن شهرآشوب، المطبعة العلمیه، قم، بی تا.
17) فرائد السمطین، ج 2، ص 51 و 52، ابراهیم بن محمد جوینی خراسانی، مؤسسة المحمودی، بیروت، چاپ اول، 1398ه. ق.
 

gole yakh

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
مثل پدر
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، در چهره، گفتار و رفتار، شباهت بسیار به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم داشت و هیبت و هیأت او، یادآور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود.

*محو در خدا
شیفته عبادت و نیایش به درگاه‌الهی بود. آن قدر در پیشگاه خدا به عبادت می ایستاد که قدمهایش ورم می کرد. در نمازهایش از خوف خدا می گریست.

*دعای ویژه
برای هر یک از روزهای هفته، دعای ویژه ای داشت. برای تعقیبات نماز هم ادعیه خاص داشت. (متن دعاهای روزانه و تعقیبات نماز آن بانو، در کتب حدیث آمده است).

*دائم‌الذکر
روزی خسته از کارهای طاقت سوز خانه، با دستهای تاول زده به محضر پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رفت تا برای کمک در انجام کارهای خانه، کنیزی برای خود بگیرد. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بهتر از کنیز و خدمتکار را به او عطا کرد، یعنی «تسبیحات حضرت زهرا» . این ذکرهای شریف را حضرت جبرائیل، از سوی خدا تعلیم حضرتش نموده بود. آری… ‌الهام و نیرو گرفتن از یاد خدا، برای غلبه بر دشواریهای زندگی!

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، ساده زندگی می کرد. از تجمل در زندگی پرهیز داشت و سختیهای دنیا را تحمل می کرد، تا به شیرینیهای آخرت برسد.

*جنس تسبیح
تسبیح حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، نخی بود که به تعداد ذکرها و تکبیرها، «گره» داشت و با آن تسبیح می گفت. پس از شهادت حمزه سیدالشهدا در جنگ احد، از خاک تربت او تسبیح ساخت و با آن ذکر می گفت. از آن پس مردم نیز چنان کردند. این نوعی احیاء فرهنگ شهادت و‌الهام گیری از روح شهیدان راه خداست.

*معلم حجاب
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هم در سخن، معلم حجاب بود، هم در رفتار، اسوه عفاف. عقیده داشت بهترین چیز برای زن، آن است که نه مردان نامحرم او را ببینند، و نه او مردان نامحرم را. داستان آن مرد نابینا که به محضر پیامبر آمده بود و حضرت فاطمه به پشت پرده رفت، شاهد این سخن است.

*دعاگوی دیگران
گاهی شبهای جمعه تا صبح، به نماز و دعا می پرداخت و برای دیگران دعا می کرد، اما برای خود، چیزی از خدا نمی خواست. وقتی فرزندان خردسالش راز این کار را می پرسیدند، می فرمود: فرزندانم! اول همسایگان، آنگاه خانه!

*محبوب پدر
فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها محبوب دل رسول خدا بود و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به او علاقه خاصی داشت، چرا که اهل زهد و عبادت بود، از این جهت، نزد پیامبر اکرم، یادآور حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها بود.

*ادب
«ادب» ، سیره رایج بین این دختر و پدر بزرگوارش بود. هر گاه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نزد فاطمه می رفت، وی برمی خاست، پدر را می بوسید و احترام کرده، او را در جای خویش می نشاند.

*خشم و رضای خدا
کمال ایمان و خلوص در بندگی و قرب او در پیشگاه معبود، در حدی بود که خشم و رضای او، خشم و رضای پروردگار محسوب می شد. پیامبر اکرم فرمود: هر که او را بیازارد، مرا آزرده و هر که مرا بیازارد، خدا را آزرده است و حدیث است که خدا به خاطر خشم و رضای فاطمه، خشمگین یا راضی می شود.

*حامی نیازمندان
وی از توان مالی خویش در راه محرومان نیازمند، بهره می گرفت. یک بار، پارچه ای را که داشت، به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم داد. آن حضرت نیز آن را تکه تکه برید و به تعدادی از اسیران بی لباس رومی می داد که خود را بپوشانند.

*پرهیز از تجمل
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، ساده زندگی می کرد. از تجمل در زندگی پرهیز داشت و سختیهای دنیا را تحمل می کرد، تا به شیرینیهای آخرت برسد. وسایل زندگی او ساده و مهریه اش اندک بود.

*غذای بابرکت
پیامبر خدا، در شب عروسی حضرت زهرا گوسفندی ذبح کرد و به تعداد زیادی از مسلمانان مهمانی داد. جمعیت مهمان و افرادی که برایشان غذا فرستاده شد، فراوان بود، ولی با دعای حضرت رسول، غذای اندک برکت یافت و همه سیر شدند.

*همسنگر پدر
حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها در صحنه‌های اجتماعی دفاع از دین و پیشوا، حاضر بود. از جمله در جنگ احد شرکت داشت و به امدادگری و مداوای زخمهای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مشغول بود.

*ناجی بردگان
آزاد ساختن بردگان در نظر او کاری ارزشمند بود. گردن بندی را که علی علیه‌السلام برای او خریده بود، فروخت و با پول آن برده ای خرید و آزاد کرد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از این کار دخترش بسیار شادمان گردید و او را ستود.

*خانه‌داری بی‌‌همتا
آیین خانه داری و همسرداری را به خوبی مراعات می کرد و در زندگی، واقعا شریک همسرش علی علیه‌السلام بود. گاهی در خانه غذایی نبود و کودکان گرسنه بودند، اما فاطمه سلام‌الله‌علیها چیزی به حضرت علی علیه‌السلام نمی گفت و چیزی از او درخواست نمی کرد. بیم داشت که همسرش نتواند خواسته او را برآورده و تأمین کند و شرمنده شود!

*پناهگاه بیچارگان
خانواده فاطمه سلام‌الله‌علیها، خانواده کمک به بیچارگان و ایثارگری نسبت به نیازمندان بود. علی علیه‌السلام و زهرا سلام‌الله‌علیها سه روز روزه نذری گرفتند و هر سه روز، افطار خود را به یتیم، مسکین و اسیر دادند. خدای متعال در ستایش و تقدیر از این ایثار خالصانه که جز به خاطر خدا انگیزه دیگری نداشت، سوره «هل اتی» را نازل فرمود که اشاره به این داستان دارد.

*مدیریت منزل
کارها میان علی علیه‌السلام و فاطمه سلام‌الله‌علیها تقسیم شده بود. آوردن آب و تهیه هیزم و کارهای خارج از خانه بر عهده علی علیه‌السلام بود و درست کردن آرد و خمیر و نان پختن و کارهای داخل خانه با فاطمه سلام‌الله‌علیها بود. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از این گونه تقسیم کار بسیار خرسند بود.

*پناه همسر
همدم رنجها و غصه‌های شوهر بود و او را پناه محسوب می شد. علی علیه‌السلام می فرمود: وقتی به خانه می آمدم و به زهرا نگاه می کردم، تمام غم و اندوهم برطرف می شد. هرگز کاری نکردم که فاطمه از من خشمناک و ناراحت شود. فاطمه نیز، هرگز مرا خشمناک نساخت.

*شاهد شهیدان
زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها، احیاگر یاد شهیدان و وفادار به خاطره عزیز آنان بود. روزهای دوشنبه و پنج شنبه به احد می رفت و مزار شهدای احد و حضرت حمزه را زیارت می کرد و چون در صحنه احد حضور یافته بود، به عنوان یک شاهد زنده و راوی حادثه، به دیگران نشان می داد که: اینجا پیامبر بود، و آنجا مشرکان بودند و… .

*توجه به زیردستان
از تواضع و فروتنی او یکی هم رفتار شایسته با خدمتکار خانه اش «فضه» است. در سالهای آخر که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، فضه را برای خدمت به خانه او فرستاد، فاطمه سلام‌الله‌علیها کارهای خانه را میان خودش و فضه خادمه تقسیم می کرد.

*مدافع ولایت
در مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی، بی تفاوت نبود و جبهه حق را یاری می کرد. پس از رحلت پیامبر که خلافت را غصب کردند و فدک را از او گرفتند، همراه زنان بنی‌هاشم به مسجد آمد و در جمع مسلمانان حاضر، ضمن خطبه ای که پشت پرده خواند، از بدعتها، ستمها، حق کشیها و فراموش کردن وصیت پیامبر و احیای سنتهای جاهلی انتقاد کرد. (این خطبه شریف و بلند و عمیق را تعدادی از دانشمندان و مؤلفان تاکنون شرح کرده اند).

*مبارزه با انحراف
تلاش برای اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبری امت اسلامی را تکلیف خود می دانست. گاهی شبها به همراه علی علیه‌السلام به در خانه مهاجران و انصار می رفت و در حمایت از ولایت، وصیت پدرش را به یادها می آورد و آنان را به دفاع از حق شوهرش در مسأله خلافت و حق خودش فرا می خواند، هر چند آنان با سردی و بی مهری جواب می دادند!

*حامی نیرومند علی (ع)
زهرا سلام‌الله‌علیها تا زنده بود، علی علیه‌السلام حامی نیرومندی داشت و به تعبیر بعضی بزرگان، به خاطر فاطمه سلام‌الله‌علیها، حرمت امیرالمؤمنین علیه‌السلام را تا حدی پاس می داشتند. اما پس از شهادت فاطمه، حضرت علی تنها و بی پناه ماند.

*غم جانکاه
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها پس از وفات پیامبر خدا، دیگر خندان و شادمان دیده نشد، تا آنکه چشم از جهان فرو بست.

*وصیت ماندگار
پیش از وفات، به «اسماء» وصیتی کرد که پس از مرگ، بدن مرا داخل تابوتی بگذارند، تا حجم بدن دیده نشود. این شیوه تا آن زمان مرسوم نبود. این وصیت، درسی از عفاف و حیا بود که بانوان باید در برابر دیدگان نامحرمان، آن را مورد توجه خود قرار دهند.

*آینده‌نگری
آگاهی، درایت و آینده نگری او تا آنجا بود که برای افشای ستم غاصبان، وصیت فرمود که پیکرش را شبانه غسل دهند و به خاک سپارند، تا ظالمانی که او را آزرده بودند، در مراسم دفن او حضور نیابند و از این حضور، بهره برداری سیاسی برای تطهیر خود و توجیه کارهایشان نکنند.

اینها و نمونه‌های دیگری از سیره رفتاری آن بانوی بی همتا، جلوه‌های «الگو» بودن او برای همه فضیلت خواهان و حق‌جویان است که در پی «اسوه» و سرمشق «چگونه زیستن» اند.

امید است که این گونه خصلتها و رفتارها، همچون تابلویی، پیوسته در برابر دیدگانمان باشد و اگر همواره آن حضرت را سرمشق و اسوه می دانیم و معرفی می کنیم، «جهات‌الگویی» او را نیز در قالب سیره عملی و رفتاری حضرتش بشناسیم و بشناسیم. این گونه، بهتر می‌توان مشی و مرام فاطمی را در بستر زندگی و اخلاق عینی پیاده کرد.
 
بالا