وحدت در قران (استاد قرائتی)

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
علت نامگذاري اين هفته اين است كه به نظر برادران اهل سنت پيامبر در12 اين ماه يعني ربيع الاول و به نظر شيعه در هفدهم اين ماه متولد شده است. براي همين بين دوازدهم تا هفدهم را هفته ي وحدت ناميدند و اين هفته را جشن مي گيريم و اين در سال قبل، بنيان گذاري شد و مراسم با شكوهي در سراسر ايران برگزار شد. در اين هفته خدمت برادران جانباز هستيم و مي خواهم آياتي در زمينه وحدت بخوانم. بايد گفت اختلاف نظر حتي ميان اهل سنت، يا اشاعره و معتزله، كه دو گروه هستند و در مسائل عقيدتي اختلاف دارند مانعي ندارد.
از نظر فقهي بين شافعي و مالكي و حنبلي و حنفي، اختلاف نظر هست. بين شيعه وسني هم اختلاف نظر هست ولي درگيري وجود ندارد. بين اختلاف نظر و درگيري اختلاف هست. ولي منظور از وحدت اين است كه با هم درگيري نداريم و ضد انقلاب نمي تواند بين شيعه و سني درگيري به وجود بياورد.
آيه وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُو (آل عمران/103) را همه حفظ هستيد.
ما مسلمانان نماز مي خوانيم. مثلاً در سوره ي حمد، اگر تنها هم نماز مي خوانيد نمي گوييد: اياك اعبد مي گوييد: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ (فاتحه/5) يا اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ (فاتحه/6) يعني يك مسلمان نبايد فقط خودش را دعا كند و بايد همه را مطرح كند. همه بنده ي خدا هستيم و از او كمك مي خواهيم. در پايان نماز هم مي گوييم: السلام علين و نمي گوييم: السلام علي و اين درس بزرگي است.
پيامبر مي فرمايد: الْمُسْلِمُونَ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ (أمالى طوسى، ص‏263) يعني همه ي مسلمان ها يك دست هستند. حتي نگفته دو دست عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ در برابرغير و ديگران. در شعر مي خوانيم:
بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
حال منظور از حَبْلُ اللَّهِ يعني ريسمان خدا در آيه چيست؟ اميرالمؤمنين در نهج البلاغه مي فرمايد:
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ (نهج ‏البلاغه، خطبه 176) يعني قرآن حَبْلُ اللَّهِ است. رهبر الهي حَبْلُ اللَّهِ است. زيرا وقتي راه زياد شود مردم متفرق مي شوند ولي اگر راه يكي باشد مردم متفرق نخواهند شد. لذا قرآن مي فرمايد: وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ (انعام/153) يعني راه ها كه زياد شد، جمعيت ها هم متفرق مي شوند. يعني تا وقتي رهبر يكي باشد، همه در يك راه هستند ولي وقتي راه ها زياد شد، مردم هم متفرق مي شوند و چند دستگي به وجود مي آورد. يعني عامل تفرقه راه ها و خطوط متعدد است و اگر از ابتدا راه ها يكي باشد مشكلي به وجود نمي آيد.

حَبْلُ اللَّهِ قرآن و رهبر الهي و ايمان است. قرآن مي گويد: تفرقه هميشه توسط ابرقدرت ها است. تفرقه به وجود مي آورند تا بتوانند مردم را به استضعاف بكشانند. درباره ي فرعون مي فرمايد:
وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ (صص/4) يعني فرعون اهل شهر را گروه گروه قرار داد. (شيعه به معناي گروه گروه است) بعد كه گروه گروه شدند آن ها را به استضعاف كشيد. علت وجود مستضعف در جامعه تفرقه است، زيرا بر اساس تفرقه و متفرق شدن ضعيف و نفوذپذير مي شوند. مثل قصه ي پدري است كه وقتي يك چوب را به فرزندش داد، فرزند توانست آن را بشكند ولي وقتي يك دسته چوب را به او داد نتوانست بشكند. بعد به آن ها گفت: اگر تنها باشيد شكست پذير هستيد ولي اگر با هم باشيد، هرگز نخواهيد شكست.
اگر ما در جنگ پيروز شديم براي اين بود كه ارتش و سپاه و بسيج و عشاير و ژاندارمري همه بازوي هم شدند و يكي شدند و اگر هر كدام تنها بودند شكست مي خوردند. عامل تفرقه شرك است. يعني كسي كه تفرقه بوجود مي آورد مشرك است. قرآن مي فرمايد:
وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكينَ مِنَ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ (روم/31-32) يعني مشرك نباشيد و مشرك تنها كسي نيست كه بت پرست باشد، بلكه ممكن است خداپرستي باشد كه در دين و مكتب تفرقه بيندازد. پس كسي كه در دين و امت هم تفرقه به وجود بياورد مشرك است. تفرقه عذاب الهي است. قرآن مي فرمايد: قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‏ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً (انعام/65) خدا مي فرمايد: من سه نوع عذاب دارم:

1- آسماني(از بالاي سر) 2- زميني(از زير پاهايتان) 3- تفرقه است.

يعني خداوند تفرقه را در كنار عذاب آسماني و زميني آورده است و اين خيلي مهم است. آنچه باعث تفرقه و عامل آن باشد در اسلام حرام است. من و شما با هم دوست هستيم ولي كسي مي آيد و غيبت شما را به من يا بر عكس مي كند و به اين ترتيب بين من و شما تفرقه مي اندازد. غيبت و تجسس حرام است چون وقتي تجسس كرديم و عيب يكديگر را دانستيم علاقه مان به همديگر كمتر مي شود و گناه است. هر چيزي كه علاقه را كم كند حرام است و هر آنچه بر علاقه بيفزايد مستحب است. دين ما دين اتحاد است، البته در راستاي حبل الله باشد. ما با غير مسلمان نمي توانيم متحد شويم، چون حبل الله در ميان ما نيست. مثلاً با ماركسيست نمي توانيم متحد شويم.

چندي پيش كسي مي گفت: بياييم محور را انقلابي بودن قرار دهيم و با هركس انقلابي است متحد شويم. ولي ما گفتيم: محور اسلام است نه انقلاب! همين اسلامي كه مي گويد: انقلاب كن، گاهي هم مي گويد: انقلاب نكن. قرآن مي فرمايد:
إِنَّ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ (انعام/159) اي پيامبر از كساني كه تفرقه به وجود مي آورند جدا شو.
خدا به پيامبر دستور مي دهد اگر در ميان امتش تفرقه به وجود آمد خودش را كنار بكشد. يعني به عنوان اعتراض آن ها را از خودش دور نمايد.
از عوامل مهم اتحاد نماز جمعه است و بد نيست حال كه امام جمعه ه ي كشورها دعوت شده اند در مورد نماز جمعه صحبت كنيم. من دوست دارم برادرها و خواهرها احاديثي را كه من مي نويسم و بسيار ناب است را بنويسند. مخصوصاً اگر از اعضاي ستاد نماز جمعه ها در شهرستان ها كسي بيننده ي تلويزيون است اين كار را بكند. حدود 700 حديث فقط من پيرامون نماز جمعه ديدم كه از همه ي اينها مي توان به عنوان تبليغات نماز جمعه استفاده نمود. اهميت و اهداف و وظيفه ي شخص امام جمعه چيست؟ نماز جمعه تجلي گاه وحدت است. قرآن در سوره ي جمعه مي گويد: إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ (جمعه/9) خدا در مورد نماز عادي مي گويد: وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ (مائده/58)
چون هر جا مي توان نمازجماعت برگزار كرد و چندين نماز جماعت در يك شهر برگزار مي شود ولي در مورد نماز جمعه مي گويد: نودي يعني در يك شهر بايد يك نماز جمعه باشد.
إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (جمعه/9) يعني هنگامي كه نداي نمازجمعه برخواست به سوي نماز جمعه برويد(تلاش كنيد) يعني نماز جمعه بايد ويتامين ياد خدا را داشته باشد و ياد خدا را در دل زنده نمايد. اصولاً نماز ذكرالله است وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري (طه/14) وَ ذَرُوا الْبَيْعَ يعني خودتان را از تجارت و وابستگي ها جدا كنيد. نگوييد كه عروسم آمده بود براش پخته بودم نتوانستم به نماز جمعه بيايم. اصولاً ارزش انسان به دل كندن است. اگر به خاطر كار داشتن به نماز جمعه نروي، يعني هر وقت بي كار هستي به نماز جمعه مي روي؟

ذلِكُمْ خَيْرٌ يعني اگر خودت را رها كردي و آمدي، اين ارزش دارد. اين آيه تابلوي نماز جمعه است و حاوي نكاتي است. 1- نماز جمعه ذكرالله است. نماز جمعه خوان ها خودتان را از مسائل ديگر رها كنيد. 2- گفته است فَاسْعَوْ يعني با عنايت به نماز جمعه بياييد. امام باقرعلیه السلام مي فرمايند:

إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمَ بِالْجُمُعَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَسَنَّهَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِشَارَةً لَهُمْ وَ الْمُنَافِقِينَ تَوْبِيخاً لِلْمُنَافِقِينَ وَ لَا يَنْبَغِي تَرْكُهَا فَمَنْ تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً فَلَا صَلَاةَ لَهُ (كافى، ج‏3، ص‏425) كسي كه نماز جمعه را عمداً ترك نمايد، نمازش ارزشي نخواهد داشت. حديث داريم اگر كسي همسايه ي مسجد باشد و نمازش را در مسجد نخواند، نمازش بي ارزش است. از امام صادقعلیه السلام روايت داريم: مَنْ تَرَكَ الْجُمُعَةَ ثَلَاثَ جُمَعٍ مُتَوَالِيَةً طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ (تهذيب‏ الأحكام، ج‏3، ص‏238) يعني اگر كسي سه جمعه به نماز جمعه نرود آن هم نه به اين خاطر كه نتوانسته است. بلكه برايش پست و بي اهميت بوده است. خدا مهر ذلت بر قلب او مي زند. يعني روح او واژگون مي شود.
امام صادقعلیه السلام مي فرمايد: مَا مِنْ قَدَمٍ سَعَتْ إِلَى الْجُمُعَةِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهَا عَلَى النَّارِ (أمالى صدوق، ص‏366) قدم هايي كه براي رفتن به نماز جمعه تلاش مي كند، خداوند آتش جهنم را بر اين افراد حرام مي كند و اين ها بيمه مي شوند و اهل دوزخ نيستند. پيامبر فرمود: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَيْكُمُ الْجُمُعَةَ فَمَنْ تَرَكَهَا فِي حَيَاتِي أَوْ بَعْدَ مَوْتِي اسْتِخْفَافاً بِهَا أَوْ جُحُوداً لَهَا فَلَا جَمَعَ اللَّهُ شَمْلَهُ وَ لَا بَارَكَ لَهُ فِي أَمْرِهِ أَلَا وَ لَا صَلَاةَ لَهُ أَلَا وَ لَا زَكَاةَ لَهُ أَلَا وَ لَا حَجَّ لَهُ أَلَا وَ لَا صَوْمَ لَهُ أَلَا وَ لَا بِرَّ لَهُ حَتَّى يَتُوبَ (عوالي‏اللآلي، ج‏2، ص‏54) هركس نماز جمعه نرود اسْتِخْفَافاً بِهَ يعني نماز جمعه را قبول نداشته باشد و يا براي تضعيف آن نرود و آن را تحقير نمايد و در خانه نماز بخواند لَا صَلَاةَ لَهُ نماز ندارد و وَ لَا زَكَاةَ لَهُ أَلَا وَ لَا حَجَّ لَهُ أَلَا وَ لَا صَوْمَ لَهُ أَلَا وَ لَا بِرَّ لَهُ يعني نه زكات، نه حج، نه روزه و نه هر نيكي ديگري كه انجام دهد ارزش ندارد. ما زنهايي داريم كه هر هفته روضه هفتگي مي خوانند ولي به نماز جمعه نمي آيند. هيچ كدام از اين روضه هايشان ارزش ندارد. چون اگر در هر كوچه چند مجلس روضه باشد، آمريكا نمي ترسد ولي از نماز جمعه مي ترسد. بايد ديد كه كدام يك دشمن شكن است. روضه هفتگي يا نماز جمعه؟
البته اين حديث به اين معنا نيست كه اگر نماز جمعه نرفت، ديگر نماز نخواند يا حج نرود. بلكه آن خاصيتي كه بايد داشته باشد ندارد. مثل گوشتي كه مي گويند ممكن است خاصيتش را از دست داده باشد. مثل انگور پلاستيكي ها كه شوفرها جلوي ماشين مي گذارند، شكل زيبايي دارد ولي خاصيت ندارد. البته از حرف هاي من سوء استفاده نشود كه بگوييد: چون نماز جمعه ها خلوت شده است اينطور مي گويد. اصلاً خلوت نشده است و من چون هفته ي وحدت است و تا به حال هم در اين باره به صورت مفصل صحبت نكردم، اين موضوع را انتخاب كردم و الآن هم ايران ميزبان ائمه جمعه است و به خاطر خلوت شدن نماز جمعه ها نيست. حال چه زماني به نماز جمعه برويم؟ قبل از سخنراني يا قبل از خطبه ها يا موقع الله اكبر نماز برويم. امام صادق فرمود: إِنَّكُمْ تَتَسَابَقُونَ إِلَى الْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ سَبْقِكُمْ إِلَى الْجُمُعَة (كافى، ج‏3، ص‏415) يعني هركس زودتر به نماز جمعه برود زودتر به بهشت وارد خواهد شد و اينطور نيست كه بگويي خطبه ها را در ماشين گوش مي دهيم.
پيامبر(ص) مي فرمايد: ثَلَاثٌ لَوْ تَعْلَمُ أُمَّتِي مَا لَهُمْ فِيهِنَّ لَضَرَبُوا عَلَيْهِنَّ بِالسِّهَامِ الْأَذَانُ وَ الْغُدُوُّ إِلَى الْجُمُعَةِ وَ الصَّفُّ الْأَوَّلُ (الجعفريات، ص‏34) سه چيز است كه اگر مردم بدانند چقدر ارزش دارد بر سر آن نزاع و قرعه كشي مي كنند و يكي از اين ها نماز جمعه است. پيامبر فرمود: اگر كارفرمايي به كارگرش درروز جمعه اجازه داد به نماز برود در ثواب او شريك است. پيامبر فرمود: مَنْ أَتَى الْجُمُعَةَ إِيمَاناً وَ احْتِسَاباً اسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ (من‏لايحضره‏الفقيه، ج‏1، ص‏427) اگر كسي براي رضاي خدا به نماز جمعه آمد، خدا گناهانش را مي بخشد. چون إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات (هود/114) همانطور كه غسل جمعه باعث بخشش گناهان مي شود، نماز جمعه هم باعث بخشش گناهان مي شود. اصولاً براي يك حركت چيزهايي لازم است همانطور كه براي نماز جمعه غسل جمعه واجب است.
چرا ايران در انقلاب پيروز شد؟ چون مردم از طريق امام از سخنراني ها، اعلاميه ها و. . . آگاه شدند. بعد از آگاهي و وحدت و تقوا و تشكل رهبري مردم در نماز جمعه تمام نيازهاي يك حركت صحيح را فهميدند و آن را تأمين كردند.
امام رضاعلیه السلام مي فرمايند: للخطيب أَنْ يُعَلِّمَهُمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ مَا فِيهِ الصَّلَاحُ وَ الْفَسَادُ (علل‏ الشرائع، ج‏1، ص‏264) خطيب بايد به مردم با امر و نهي، صلاح و فساد مردم را به ايشان بگويد. يعني به مردم آگاهي بدهد كه در كجاي دنيا فساد است و راه مبارزه با آن چيست؟ حتي آگاهي هاي سياسي را هم به مردم گوشزد كند. اما رضا مي فرمايد: وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْآفَاتِ (علل‏ الشرائع، ج‏1، ص‏264) و امام جمعه بايد به آن چه در كشورها واقع مي شود خبر بدهد.
پس امام جمعه هم يك معلم و هم يك گزارشگر سياسي و يك تحليلگر است. پس امام جمعه بايد يك عنصر سياسي باشد و بايد فساد را بشناسد. مفسد و راه فساد مفسدين و خط اصلاح آن را نيز بداند و اخبار دنيا را هم بداند. امام جمعه ي بي خبر نمي تواند امام جمعه باشد و الحمد لله در ايران همينگونه است ولي در كشورهاي ديگرچنين نيست. نماز جمعه عامل وحدت است. در نماز جمعه رئيس جمهور، كارگر، بي سواد و با سواد و پير و جوان و همه ي گروه هاي اسلامي در يكجا جمع مي شوند بدون اين كه شكل و مالشان و. . . برايشان ارزشي داشته باشد.
خدا منافقين را لعنت كند كه باعث شدند افرادي كه جانشان در خطر است از درب ديگري بيايند يا با ماشين خصوصي بيايند و گرنه همانطور كه قرآن مي گويد: وَ يَمْشي‏ فِي الْأَسْواقِ (فرقان/7) پيامبر و همه ي مردم يكسان مي آمدند و مي رفتند.
حديث داريم امام رضاعلیه السلام به امام جواد نامه نوشت كه شنيدم در مجالس تو را از درب خصوصي داخل مجلس مي برند. تو بايد قاطي مردم باشي و نبايد با مردم فرق كني. اما منافقين باعث شدند كه اينطور شود و اين خواسته ي منافقين بود. نماز جمعه يك ميتينگ مجاني و بي خرج است و حتي يك بليط هم خرج ندارد. در نماز جمعه از تقوا بايد صحبت شود و امام هم روي اين مسئله تأكيد دارند و در سخنراني ها به آن سفارش كردند كه يكي از خطبه ها بايد پيرامون تقوا باشد. ما كمبود تقوا داريم و احتكار، رشوه گيري و كم فروشي از بي تقوايي است.
وقتي خدا به بازاري ها مي خواهد هشدار بدهد مي گويد: كم فروشي نكنيد. أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظيمٍ (مطففين/5-4) يعني توكه كم فروشي مي كني حساب نمي كني كه روزي در پيشگاه خدا حاضر خواهي شد و بايد پاسخ گو باشي؟ تقواي سياسي يعني وقتي مي داني ديگري از تو لايق تر است، خودت را كانديدا نكن. تقواي علمي اين است كه اگر نمي داني بگويي نمي دانم. يا ديگري بهتر از من بلد است. يا تقواي قلمي يعني چيزي را از ديگري يادگرفتي به نام خودت چاپ نكن. تقواي فكري يعني به مسلمانان سوءظن نداشته باش. در همه چيز بايد تقوا را رعايت كرد. اسلام مي گويد: لباس تقوا يعني همان طور كه لباس همه جاي بدن را مي پوشاند تقوا هم بايد همه ي انسان را فرا بگيرد. اگر انسان در آمار دادن تقوا داشته باشد وقتي مي گويد: 200 نفر، تقوا پيشه مي كند و پس از دقت مي گويد: تقريباً 200 نفر. تقواي شغلي يعني توجه مي كند كه در آمدش حلال است يا حرام است. اصولاً در جامعه ما همه ي فسادها به خاطر بي تقوايي و توكل و ايمان است. آن چه يك جامعه براي حركت مي خواهد نمونه اش در نماز جمعه هست.
امام صادقعلیه السلام مي فرمايد: نماز جمعه تَوْبِيخاً لِلْمُنَافِقِين (كافى، ج‏3، ص‏425) اين حديث در مستدرك است. يعني نماز جمعه قرار داده شد تا پدر منافقين در بيايد و توبيخ بشوند. براي همين است كه مي گوييم نماز جمعه دشمن شكن است.
انسان در نماز جمعه روحيه مي گيرد و هركس مخالف منافقين است براي روسياهي آن ها مي بايست در نماز جمعه شركت كند.
امام صادق مي فرمايد: سنها رسول الله بشارة للمؤمنين خدا نماز جمعه را قرار داد تا مؤمنين روحيه بگيرند و بشارت يابند و منافقين روحيه شان را از دست بدهند. براي تشخيص فايده ي نماز جمعه بايد ديد چقدر جلوي فساد را مي گيرد. در ايران امام جمعه به دولت خط مي دهد اما در غير ايران امام جمعه ها اعمال دولت را توجيه مي كنند. البته همه اينطور نيستند و بسياري از ائمه جمعه كه الآن در ايران هستند جلوي فساد را مي گيرند و در تبعيد و فشار هم هستند و تهديد مي شوند اما اين نسيم اجمالاً از ايران مي وزد. ايران همه ي معيارها را عوض كرد.
امروز ممكن است جوانان مسيحي به پاپ حمله ببرند كه اگر امام روحاني و دين شناس است پس چرا شما تا به حال مثل ايشان با كارترها دست و پنجه نرم نكرده اي و از مستضعفان حمايت نمي كني؟ اصولاً روحانيت ما به همه ي روحاني ها خط مي دهد و ارتش و بسيجي وپرستاري از جانبازان و... همه همينطور است.
در همه ي جنگ ها مجروحين پشيمان و در حال گريه هستند اما مجروحين ما اينطور نيستند. اگر خوب شوند باز هم به جبهه مي روند. در دنيا تنها يك مجلس است و آن هم ايران است. در حزب جمهوري چند نفر را سوزاندند و چند نفر مجروح بودند و اين ها خودشان را با عصا و تخت به جلسه كشاندند تا جلسه از اكثريت نيفتد و ما همه ي اين ها را از امام و رهبري داريم. من حديث بسيار دارم و جلسه ي بعد هم پيرامون نماز جمعه صحبت خواهم كرد.
 
بالا