نماز از نگاه آیت الله محمدتقی بهجت(ره)

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
ggg_50191.jpg




نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ [لذّت بخش ترین لذتها] که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست!

[در محضر بهجت:1/222]





قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است.

[نکته های ناب: 78]






شاید حکمت تکرار نماز – علاوه بر تثبیت – سیر باشد؛ به این نحو که هر نمازی از نماز قبلی بهتر، و نماز قبلی زمینه ساز نماز بعدی باشد.

[نکته های ناب:81]

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
از محضر آیت الله بهجت سؤال شد: حاج آقا، عمرمان گذشت و دارد مى گذرد امّا هنوز لذتى از عبادت و به خصوص نمازمان احساس نكرده ایم، به نظر شما چه باید بكنیم كه ما نیز اقلاًّ اندكى از آنچه را كه ائمه و پیشوایان معصوم علیهم السّلام فرموده اند، بچشیم؟

معظّم له در حالى كه سر را تكان مى داد فرمود: آقا، عامّ البلوى است! این دردى است كه همه گرفتاریم! عرض شد: آقا، به هر حال مراتب دارد و مسئله نسبى است. کسى همچون شما مراتب عالى دارید و ماها هیچى نداریم، ماها چه باید بكنیم ؟ باز در جواب فرمود: شاید من مرتبه شما را تمنّا كنم. عرض شد: حاج آقا مسئله تعارف در كار نیست و یك واقعیتى است .

باز ایشان در جواب با فروتنى و تواضع خاصّى فرمودند كه : عَمَّتُك مِثْلُك ! و مرادشان از این ضرب المثل این بود كه من هم مثل شما هستم . به هر حال ، پس از چند بار اصرار فرمودند: این احساس لذّت در نماز یك سرى مقدمات خارج از نماز دارد، و یك سرى مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است كه : انسان گناه نكند و قلب را سیاه و دل را تیره نكند، و معصیت ، روح را مكدّر مى كند و نورانیت دل را مى برد.

و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمى دور خود بكشد تا غیر خدا داخل نشود، یعنى فكرش را از غیر خدا منصرف كند و توجّهش به غیر خدا مشغول نشود. و اگر به طور غیر اختیارى توجّهش به جایى منصرف شد، به محض التفات پیدا كردن باید قلبش را از غیر خدا منصرف كند.

.........

كتاب برگى از دفتر آفتاب (شرح حال شیخ السالكین حضرت آیت اللّه العظمى بهجت )اثر : رضا باقى زاده پُلامى



:53:
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"


نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است... مؤمن بعد از لقای او، نه تنها به سراغ حبشیّه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد.

* این احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد، و یک سری مقدمات در خود نماز، آن چه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که: انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. و معصیت، روح را مکدّر می کند و نورانیّت دل را می برد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند.


* یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم!


* اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، که به واسطه خضوع و خشوع و آن هم به اعراض از لغو محقق می شود، کار تمام است.


* همین نماز را که ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمی شدن در صورت ترک آن، انجام می دهیم، آقایان [اولیاء] می فرمایند: از همه چیز، لذیذتر است.


* همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضی را بر سماوات می رساند، و برای عده ای هیچ خبری نیست؛ برای بعضی اعلی علّیّین است، و برای بعضی هیچ معلوم نیست که آیا این معجون، شور است و یا شیرین!


* در کلمات امیر المؤمنین(ع) آمده است: «وَاعْلَمْ اَنَّ کُلَّ شَی ءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ؛ بدان که تمام اعمالت، تابع نمازت می باشد.»


از حدیث «تَنَعَمُّوا بِعِبادَتی فِی الدُّنْیا فَاِنَّکُمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِی الاْخِرَةِ؛ در دنیا به عبادت من متنعّم شوید، زیرا در آخرت، به همان متنعّم خواهید شد.» بر می آید که عبادات، قابلیت تنعّم را دارد؛ ولی ما عبادات را به گونه ای به جا می آوریم که گویا شلاق بالای سر ما است... گویا داروی تلخی را از روی ناچاری می خوریم.


* وقتی بنده از پیشگاه مقدس حضرت حقّ بازمی گردد، اوّلین چیزی را که سوغات می آورد، سلام از ناحیه او است. در دعای مسجد کوفه آمده است: «اللَّهُمَّ اَنْتَ السَّلامُ، وَمِنْکَ السَّلامُ، وَاِلَیْکَ یَرْجِعُ، وَیَعُودُ السَّلامُ، حَیِّنا رَبَّنا مِنْکَ السَّلامُ؛ خداوندا، تو خود سلامی و سلام از ناحیه تو است و به سوی تو بازمی گردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیّت گوی»!


* چه قدر تناسب دارد تکبیر برای ورود به نماز، و تسلیم برای خروج از آن!... در تکبیر، اکبر مناسب است... یعنی تمام امور دنیا و همه بزرگها را کنار بگذارید؛ چون خداوند متعال اکبر است... نمازگزار با تکبیر، در حرم الهی وارد می شود؛ ولی ما چه می دانیم که اینها یعنی چه! در روایت است که «لَوْ عَلِمَ المُصَلّی ما یَغْشاهُ مِنْ جَلال اللَّه لَمَا انْفَتَلَ عَنْ صَلاتِهِ؛ اگر نمازگزار می دانست که از جلال الهی چه چیزهایی او را فرا گرفته است، هرگز از نماز روی بر نمی گرداند.»


* ذکر خدا در حال نماز، بهترین ذکر است؛ چون نماز به منزله کعبه است و نمازگزار در کعبه و حرم اَمن الهی داخل شده و بناگذاشته است که از باب تکبیر، داخل و از باب تسلیم، خارج شود.
 
بالا