♦♦♦♦♦♦♦♦توقعات امام زمان از شيعيان♦♦♦♦♦♦♦♦

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
:god14:


ولايت حضرت علي (ع)



در تشرف مرحوم علي بغدادي (ره) در مسير کاظمين،
ايشان پرسش هايي را از محضر امام زمان (ع) مي پرسد از جمله مي گويد:

پرسيدم: «روزي نزد مرحوم شيخ عبدالرزاق که مدرس حوزه بود، رفتم.
شنيدم که بر روي منبر مي گفت: کسي که در طول عمر خود روزها روزه باشد و شب ها را به عبادت به سر برد
و چهل حج عمره بجاي بجاي آورد و در ميان صفا و مروه بميرد
ولي از دوستداران و محبان و مواليان اميرالمؤمنين (ع) نباشد براي او چيزي محسوب نمي شود.»
امام زمان (ع) فرمودند:
«آري والله براي او چيزي نيست.»



توسل به حضرت زينب (ع) جهت تعجيل در فرج


در تشرف آقا شيخ حسن سامرايي (ره) در سرداب مقدس، حضرت فرمودند:
«به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را قسم دهند به حق عمه ام حضرت زينب (ع) که فرج مرا نزديک گرداند.»(3)



عرضه اعمال به محضر مقدس امام زمان (عج)


در تشرف مرحوم شيخ محمد طاهر نجفي (ره) خادم مسجد کوفه، حضرت مي فرمايند:
«آيا ما شما را هر روز رعايت نمي کنيم؟ آيا اعمال شما بر ما عرضه نمي شود؟»


شيعيان چرا ما را نمي خواهند؟!



مرحوم حاج محمد علي فشندي تهراني (ره) مي گويد که در مسجد جمکران سيدي نوراني را ديدم،
با خود گفتم اين سيد در اين هواي گرم تابستاني از راه رسيده و تشنه است ظرف آبي به دست او دادم تا بنوشد و گفتم:
آقا! شما از خدا بخواهيد تا فرج امام زمان (ع) نزديک گردد.
حضرت فرمودند:
«شيعيان ما به اندازه آب خوردني ما را نمي خواهند. اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما مي رسد.»
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
اخلاص در عمل


يکي از علماي بزرگ اصفهاني مي گويد:
«شبي در عالم رؤيا امام زمان (ع) را ديدم. به ايشان عرض کردم چه کنم که به شما نزديک شوم؟»
فرمودند: «عملت را عمل امام زمان (ع) قرار بده.»
من به ذهنم رسيد که يعني در مورد هر کاري ببين اگر امام زمان (ع) اين کار را مي کند تو هم انجام بده.
پرسيدم: «چه کنم که در اين امر موفق باشم؟!»
فرمود: «الاخلاص في العمل؛ يعني، در کارهاي خود اخلاص داشته باش.»(4)



بردباري و شکيبايي


در تشرف مرحوم سيد کريم پينه دوز (ره) از اخيار تهران که در خانه اجاره اي زندگي مي کرده است
و با پايان يافتن مدت اجاره دچار رنج و زحمت مي گردد ضمن اينکه به او بشارت مي دهند،
نگران نباشيد منزل درست مي شود مي فرمايند:
«دوستان ما بايد در فراز و نشيب ها شکيبا و بردبار باشند.»(5)



تحصيل معارف اهل بيت (ع)


مرحوم آيت الله ميرزا مهدي اصفهاني (ره) که سال ها در نجف اشرف نزد علماي بزرگ دانش آموخته بود
و اجازه اجتهاد از مرحوم آيت الله ناييني (ره) داشت و به دنبال درک حقايق،
مباحث فلسفه را نزد استادان فن تا بالاترين رتبه خوانده بود؛
مي گويد:
«ديدم دلم آرام نگرفته و به درک حقايق عالم توفيق نيافته ام.
رو به عرفان آوردن و مدتي از محضر استاد عارفان و سالکان آقا سيد احمد کربلايي (ره) استفاده مي کردم
تا از نظر ايشان به حد کمال قطبيت و فناء في الله رسيدم.
اما ديدم اين مطالب و اين رفتارها با ظواهر قرآن و سخنان اهل بيت عليهم السلام موافق نيست
و به آرامش و اطمينان قلب نرسيده بودم.»
مرحوم ميرزا مهدي اصفهاني (ره) تنها راه نجات را در توسل به پيشگاه حضرت مهدي (ع) مي بيند،
به همين جهت مي گويد:
«خود را از بافته هاي فلاسفه و افکار عرفان خالي کردم و با کمال اخلاص و توبه به آن حضرت توسل پيدا کردم.
روزي در وادي السلام نزد قبر حضرت هود و صالح عليهماالسلام در حال تضرع
و توسل بودن که حضرت صاحب الزمان (عج) را مشاهده کردم.»
ايشان فرمودند: «طَلَبُ المَعارِفِ مِن غَيرِ طَريقِنا اَهل البيت مُساوِقَّ لِلأنکارنا و قَد اَقامني الله و انا الحُجّه بنُ الحسن؛
يعني، جست و جوي معارف و شناخت طريق از غير مسير ما اهل بيت طهارت مساوي است
با انکار ما و همانا خداوند مرا براي هدايت بشر برپا داشته است و من حجه بن الحسن هستم.»
مرحوم اصفهاني (ره) مي گويد:
«پس از آن از فلسفه و عرفان بيزاري جستم و تمامي نوشته هاي خود را در اين موارد به رودخانه ريختم
و به سوي قرآن و احاديث پيامبر (ص) روي آوردم.»
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
کمک به مردم


در توقيعي شريف، به مرحوم آيت الله العظمي حاج سيد ابوالحسن اصفهاني (ره) دستور دادند:
«اُرخِص نَفسَک وَ اَقبِل مجلِسَک فِي الدِّهليز واقضِ النّاس نحن نَنصُرکُ؛
يعني، خودت را براي مردم ارزان کن!
و در دسترس همه قرار بده و محل نشستن خود را در دهليز خانه ات قرار بده
تا مردم سريع و آسان با تو ارتباط داشته باشند و حاجت هاي مردم را برآورد، ما ياريت مي کنيم.»(6)



توجه به پدر و مادر


در احوالات يکي از محبان و شيعيان آمده که پدر پيري داشت و بسيار به او خدمت مي کرد.
ايشان شب هاي چهارشنبه به مسجد سهله مي رفت اما پس از مدتي اين کار را ترک نمود.
دليل آن را پرسيدند، گفت چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفتم در شب آخر نزديک مغرب تنها به مسجد سهله مي رفتم عرب بياباني را ديدم سوار بر اسب که سه بار به من فرمود:
«از پدرت مراقبت کن.» من فهمديم که امام زمان (ع) راضي نيستند من پدرم را بگذرام و به مسجد سهله بروم.(7)



توسل به قمر بني هاشم (ع)


از مرحوم آيت الله مرعشي نجفي (ره) نقل شده است که يکي از علماي نجف اشرف که به قم آمده بود مي گفت:
«مدتي براي رفع مشکلي به مسجد جمکران مي رفتم و نتيجه نمي گرفتم
روزي هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم مولا جان!
آيا بد نيست با وجود امام معصوم (ع) به علمدار کربلا قمر بني هاشم (ع) متوسل شوم و او را در نزد خدا شفيع قرار دهم؟!» در حالتي ميان خواب و بيداري امام زمان (ع) فرمودند:
«نه تنها بد نيست و ناراحت نمي شوم بلکه شما را راهنمايي مي کنم
که چون خواستي از حضرت ابوالفضل العباس (ع) حاجت بخواهي اين چنين بگو: يا أبالغوث ادرکني.»(8)
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
احترام به قرآن


در تشرفي که براي مرحوم حاج شيخ محمدحسن مولوي قندهاري در حرم مطهر ابوالفضل العباس (ع) روي داده است
ايشان مي گويد ديدم قرآني روي زمين بر سر راه افتاده است به من فرمودند:
«هوشيار باش و به قرآن احترام کن. من خم شم و قرآن را برداشتم و بوسيدم و در قفسه گذاشتم.»(9)



خدمت به محرومان


آقاي محمد علي برهاني مي گويد در خرداد 1358 هـ.ق براي رسيدگي به مردم محروم منطقه فريدن رفته بودم.
هنگام بازگشت ماشين خراب شد و در بيابان تنها ماندم.
ديدم چاره حز توسل به مولايم حضرت صاحب الزمان (ع) نيست، به آن حضرت متوسل شدن و گفتم:
«يا اباصالح المهدي! ادرکني.»
ناگهان وجود مبارک امام زمان (ع) تشريف آوردند و ضمن بشارت به آمدن وسيله نقليه فرمود:
«ما هم اينجا رفت و آمد مي کنيم. شما هم خيلي مأجوريد چون خدمت به محرومين مي کنيد.
و اين روش جدّم حضرت علي (ع) است.
تا مي توانيد در حدّ تمکّن به اين طبقه خدمت کنيد و دست از اين کار بر نداريد که کار خوبي است.»(10)



روضه حضرت ابوالفضل (ع)


در تشرّف آقاي محمد علي فشندي تهراني (ره) پس از اينکه نماز امام حسين (ع) در شب هشتم ذيحجه را به او ياد مي دهند حاج محمد علي مي پرسد: «فردا شب امام زمان (ع) در چادرهاي حجاج مي آيد و به آنان نظر دارد؟»
فرمود: «در چادر شما مي آيند چون فردا شب مصيبت عموريم حضرت ابوالفضل (ع) در آن خوانده مي شود.»(11)
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
ايران خانه ماست...


مرحوم آيت الله ميرزا محمد حسن نائيني (ره) در دوران جنگ جهاني اول و اشغال ايران توسط قواي انگليس
و روس خيلي نگران بودند از اين که کشور دوستداران امام زمان (ع) از بين برود و سقوط کند.
شبي به امام عصر (ع) متوسل مي شود و در خواب مي بيند ديواري است به شکل نقشه ايران که شکست برداشته
و خم شده است و در زير اين ديوار تعدادي زن و بچه نشسته اند و ديوار دارد روي سر آنها خراب مي شود.
مرحوم نائيني چون اين صحنه را مي بيند بسيار نگران مي شود و فرياد مي زند:
«خدايا، اين وضع به کجا خواهد انجاميد؟»
در همين حال مي بيند حضرت ولي عصر (ع) تشريف آوردند و با دست مبارکشان ديوار را که در حال افتادن بود گرفتند
و بلند کردند و دوباره سر جايش قرار دادند و فرمودند:
«اينجا (ايران)، خانه ما است. مي شکند، خم مي شود، خطر است ولي ما نمي گذاريم سقوط کند ما نگهش مي داريم.»(12)



مواظبت بر قرائت و خواندن قرآن


در تشرّف شيخ محمد حسن مازندراني که به بيماري سل مبتلا بوده است او را شفا مي دهند
و به او مي فرمايند: «بر ت باد به مواظبت بر قرائت قرآن.» (13)
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پی نوشتها :


(1) بحارالانوار ، ج 52 ، ص179


(2) بحارالانوار ، ج53، ص179


(3) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 251-184


(4) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 261


(5) کرامات العالمین ،ص118


(6) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 6، ص198


(7) نجم الثاقب ، ص 284


(8) توجهات حضرت ولی عصر ، ص 160


(9) ملاقات با امام زمان (عج) ، 330


(10)شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 113


(11)شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 149


(12)ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 137


(13)برکات حضرت ولی عصر (عج) ، 306
 

ajmn555

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
یا صاحب الزمان:Smile:
 
بالا