♦*♦*♦*♦ خاطرات اعضای منجی دوازدهم در دهــه فجــــــر ♦*♦*♦*♦

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"



سلام به همگی.

به مناسبت فرا رسیدن دهه فجر، این موضوع ایجاد شده تا هر کسی خاطره ای از این ایام داره، بنویسه.

مثلا از تزیین کلاس هامون تو مدرسه با این پرچم های سه گوش:



up.zaman_aj.ir_uploads_d1f4568c3731_01_14b8643e60cddb1.jpg




یا تعطیل شدن کلاس ها به مناسبت جشن... یا برنامه های تلویزیون مثل کارتون چاق و لاغر:



up.zaman_aj.ir_uploads_bef4a519fa31_01_1485d81528281f1.jpg




یا خاطراتی که با سرودهای انقلابی داریم:

22 بهمن روز از خود گذشتن (همین جا کلیک کنید)





یــــا هر خاطره دیگه...




:53:
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
یادش بخیر این ایام که میشد در دوران راهنمایی از اول دهه فجر فضای مدرسه تغییر میکرد و آقای ناظم میومد در مورد این روز صحبت میکرد و بعد هم مربی پرورشی میومد و میگفت کسایی که برا نمایش جشن 22 بهمن آمادگی دان بعد از ظهر مدرسه بمونن
خلاصه این ده روز تمرین نمایش داشتیم....
درس دیگه نمیخوندیم که.....
تمام تلاش و کوشش فقط برا جشن....

اخرین نمایشی که بود در دوران دبیرستان روز 22 بهمن لباسهای نمایش توسط یکی از دوستان که قرار بود به محل نمایش اورده بشه با دوچرخه میومده ، افتاده بود و چون بارون اومده بود لباسا خیس و گلی ......
بعضی با لباس خیس و بعضی با لباسای خودشون رفتن....اونجا بود که کلا بیزار نمایش شدم...بدون لباس همه چی خراب شد.... بچه ها روحیه نداشتن دیگه و 22 بمن اونسال ما بیشتر با آه و ناله همراه بود....و آخرین باری که در گروه نمایش حضور داشتم.....

بله اینجوریاس
ما خاک صحنه خوردیم....:D
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
سلام
من یادمه بهمن میشد مدرسه وخونه رو با پرچمهای مثلثی شکل که به نخ آویزون بود آذین میبستیم! بهمن دوران کودکیمون شورو حال قشنگی داشت؛یادش بخیر!
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

سلام...

بعضی معلما نمی ذاشتن بریم جشن، میگفتن درسمون عقبه، بعد کل مدرسه می رفتن جشن ما مجبور بودین بشینیم سر کلاس یا درس می دادن یا امتحان! یکی نبود بگه مگه این چند دقیقه به کجای عالم بر می خوره...

یه دوستی داشتم خیلی با احساس دکلمه می خوند، بنده خدا شده بود طنز مدرسه، تا می رفت سر صف بخونه، همه می مردن از خنده، اما همچنان به کار خودش ادامه می داد...

یه سخنران هم بود، هر مراسمی بود، از ایشون دعوت می کردن! سخنرانی هاشون هم خیلی طولانی بود، تنها حسنش برا بچه ها این بود که وقت کلاس گرفته می شه و گرنه خیلی خسته کننده بود...


:53:
 

فدایی رهبر

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
بسم رب المهدی

سلام دوستان
یادمه سال دوم دبیرستان بودیم
بعد از امتحانات این دهه فجر امیدی بود که خستگیمونو در بیاره
کلی با شوق مدرسه رو تزیینن کردیم
:h8::p11::D28:
خلاصه اون سال جشن دست ما سال دومیا بود.
بالاخره حدودای ساعت 11 بود که جشن شروع شد
همه چی آماده بود.
یه چند تا کلیپ پخش کردیم بعدم چندتا مطلب خوندیم
وسطاش که خواستیم مسابقه برگزار کنیم دوستام ی آهنگ غیر مرتبط گذاشتن
بچه هام شلوغ کاریشون گل کرده بود که ناظممون اومد
داد زد و گفت :
:D2:
جشن تعطیل!شما ها لیاقت ندارید!برید میگم معلما بیان درس بدن بهتون!
برید سر کلاس!
ماهم سر خورده شدیم دیگه...
:D25:
همش تقصیر این اولا بود...
:h5:
بهترین خاطره ای بود که با بهترین ترین دوستم داشتم
همون سال مدرسشو عوض کرد
:h2:
خدا به همراهش باشه
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
سلام به همه ی دوستان ...
دوران مدرسه ما دهه ی شصتیا بهترین خاطراتش ایام الله دهه ی فجر بود ...
از همون سالهای ابتدایی که شعار میدادیم و من اون اوایل نمیدونستم چرا میگیم بیست و دو بهمن ماه --- یوم الله ست یوم الله ست
همیشه سوال من این بود که یعنی چی این کلمه ... حالا بماند که سوال ما رفت تا سال سوم ابتدایی معنیشو فهمیدم یوم الله یعنی چی;))
روستای محل تولدم مرکز مجموعه روستاهای بخش محسوب میشد وامکانات بیشتری داشت به خاطر همین جشن بزرگ بیست و دوم بهمن ماه اونجا برگزار میشد و بخشدار و مسئولین هم همیشه شرکت میکردند
یکی از فرهنگیای شوخ طبعی که داشتیم برادر شهید بودند و خیلی تأترهای قشنگی اجرا میکردند همه منتظر بودند بیست و دو بهمن بیاد و هنر نمایی ایشونو ببینن
خلاصه یک سال موقع تأتر در حال اجرا باید یه قطعه رو خواب میدید که طنز هم بود وقتی خواب بود چند بار صداش یهویی از بلندگو میومد که از بوی پتویی که بهش داده بودند داشت خفه میشد
مردم کلی میخندیدند که وسط تأتر داره چی میگه ... بعد همین که تأتر تموم شد با لهجه محلی بلند گفت :عامو خفه شدم این چه پتویی بود چی روش ریخته بود
مردم تا آخر جلسه میخندیدند و بخش دار هم وقت سخنرانی دوباره ایشون رو نگاه کرد وخندید ...خلاصه هنوز اون صحنه و لحن صحبت کردن ایشون یاد همه مونده و خاطره خنده دارش ...
خدا ایشون و همه ی کسانی که تو این جشن ها زحمت میکشند رو حفظ کنه
 
بالا